نقد و بررسی
کتاب حمزه: خاطراتی از شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه
کتاب حمزه: خاطراتی از شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه
خاطراتی از شهید مدافع حرم، محمدحسین حمزه از زبان خانواده، آشنایان، دوستان و هم رزمان ایشان. شهید حمزه در تاریخ بیست و ششم فروردین 95 در حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در قسمتی از کتاب می خوانیم:
«چیز عجیب دیگر، چفیه دور گردنش بود؛ آن هم شب خواستگاری! فکرش را بکن؛ از لحظه ورود تا چشمم افتاد بهش گفتم: «یاعلی! یعنی میشه؟!» محمدحسین آن شب حتی به من گفت: «از من نخواه که بذارمش کنار؛ حتی شب عروسی».
توی زندگی نُه ساله هم تا کسی بهش می گفت چفیه، هنوز یک کلمه نگفته، حرفش را قطع می کرد و می گفت: «باهاش کاری نداشته باش؛ هدیه آقاست».
برای دیدن کتاب های بیشتر با موضع مدافعان حرم کلیک کنید.
.
MareamAhmadi –
همه خاطراتش به کنار که عالی بودن خاطرات اون چفیه و….یه چیز دیگه بود
خوشبحالش با چفیه حضرت آقا چه کیفی میکرد به این میگن سرباز واقعی ها روحشون شاد