نقد و بررسی
لاف عشق
این بار فرمانده خودش به شناسایی رفته بود. بعد از برگشت و استقرار در جایگاه خودش با بی سیم به نیروهای توپ خانه دستور داد تا آن گرایِ مشخصِ شناسایی شده را بزنند. چون جوابی از توپ خانه نیامد فرمانده مجبور شد از جایگاه خودش به عقب جبهه و محل استقرار توپ خانه چی ها بیاید با کمال تعجب دید که این جماعت در خط مقدم جبهه خواب تشریف دارند! شروع به بیدار کردن افراد کرد و افراد با چشمان از خواب بالا آمده! با محبت! به فرمانده نگاه می کردند. فرمانده مجدد گرای دشمن را به آن ها گفت. بچه ها که تازه از خواب بیدار شدند البته آن هم در ظاهر بود! شروع کردند به ابراز محبت به فرمانده خود. فرمانده نیز…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.