هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
مرگ یکی از والدین یا هردوی آنها یکی از اتفاقاتی است که میتواند زندگی کودک را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه رفتار با کودک یتیم را بیش از پیش مهم جلوه دهد. در واقع کودکان هنوز به رشد شناختی، عاطفی و هیجانی کامل دست پیدا نکردهاند و در صورتی که والدین یا سرپرست از شیوه صحیح رفتار آگاه نباشد ممکن است کودک دچار اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و شب ادراری شود. بنابراین هنگام رفتار در این شرایط لازم است به نکاتی توجه کنید و همچنین از مشاوره کودک و متخصصان نیز کمک بگیرید تا بتوانید این دوران را بدون مشکل برای کودک خود سپری کنید. در ادامه به بررسی شیوه صحیح رفتار با کودک یتیم خواهیم پرداخت پس با ما همراه باشید.
مرگ والدین یکی از پر اضطرابترین اتفاقاتی است که در زندگی یک کودک رخ میدهد و در هر سنی که باشند او را دچار مشکلات رفتاری و هیجانی و مخصوصا افسردگی میکند. زمانی که کودک والدینش را از دست میدهد یک کمبود دیگری مانند کمبود امکانات مالی، کاهش دسترسی به والدین دیگر و تغییر نقشهایی که در خانه صورت میگیرد را علاوه بر نبود آنها احساس میکند. بسیاری از بررسیها نشان میدهد بین مرگ والدین و بروز اختلالات روانی در کودک چند هفته بعد از مرگ والدین رابطه بسیار عمیقی وجود دارد.
توصیه میشود که کودکان زیر 9 سال را به مراسم خاکسپاری در قبرستان نبرید به دلیل این که شرکت در این مراسم و تماشای صحنههای خاکسپاری اضطراب و ترسی را در او به وجود میآورد. در این مراسم بیشتر به افرادی توجه میشود که بیقراری زیادی میکنند و مراقب آنها هستند و به طور خود به خود کودک را فراموش میکنند. در این حالت کودک ممکن است از جمعیت خارج شود و صحنههایی را ببیند که بسیار در او تاثیر بگذارد. اما در مراسمهای ترحیمی که عموما در مسجد برگزار میشود میتوانید کودک را به همراه داشته باشید تا آنها در آن فضا فرصتی را برای سوگواری و عدم سرکوب احساساتشان پیدا کنند اما مراقبت کنید که کودک وسیلهای برای تخلیه احساسات اطرافیان نشود.
هیچگاه در توضیح مرگ از کلمات مبهم مانند رفت، او ما را ترک کرد و به سفر رفت استفاده نکنید چون این کلمات کودک را در انتظاری همیشگی نگه میدارد و فکر میکند آن شخص باید برگردد. سعی کنید از کلمه مردن استفاده کنید و به او بگویید که نیازی به نفس کشیدن و غذا خوردن ندارد. بسیاری از کودکان احساس میکنند والدینشان در زیر خاک دچار عذاب هستند و شما باید برایشان توضیح دهید که آنها هیچ احساساتی ندارند.
زمانی که کودک یکی از والدین یا هردوی آنها را از دست میدهد سعی نکنید برای پذیرش مرگ آنها وسایل و یادگاریهایش را پنهان کنید تا او باور کند که دیگر آن شخص وجود ندارد. این کار نه تنها باعث فراموش نشدن فرد نمیشود بلکه نسبت به شما احساسات منفی پیدا میکند که به او بیمهری کردهاید. پس بهتر است یکی از وسایل کسی که از دست رفته را به او بدهید تا پیش خودش نگه دارد و در زمان دلتنگی به آن مراجعه کند.
هیچگاه سعی نکنید به کودک ترحم کنید تا بتواند با موقعیت کنار بیاید و حالش بهتر شود. تنها کاری که ترحم میکند نگهداری کودک در دوران سوگ است. پس برای بهتر شدن کودک و خارج کردن او از این حال و هوا باید به او عشق بورزید. اجازه بدهید شما را به عنوان کسی که میتواند به او تکیه کند در کنار خودش احساس کند.
هیچگاه سعی نکنید ناراحتی و جبرهایی که شرایط بر شما وارد کرده به کودک منتقل کنید تا بهتر شوید. مطمئن باشید که زخمهای کلمات که به کودک وارد میشود بهبود پیدا نمیکند پس حواستان باشد که با کلمات درستی با او ارتباط برقرار کنید حتی زمانی که شیطنت میکند و در کارهایش اشتباه دارد. حتی حواستان باشد برای این که احساسات مثبت به او بدهید از جملاتی مثل اینکه از این به بعد تو مرد خانه هستی یا حالا که مامان نیست باید مثل یک خانم رفتار کنی استفاده نکنید. این حرفها به او مسئولیت سنگینی میدهد که از نقش کودک بودن دورش میکند.
همیشه زمانی که کودک یکی از والدین یا هردوی آنها را از دست میدهد مدام به این فکر میکند که ممکن است سرپرست او هم از دنیا برود و کاملا در این دنیا تنها شود. در این حالت شما باید به او امنیت بدهید و به او این احساس مثبت را داده که تنها نخواهد ماند و سرپرستش برای او حضور دارد.
بعضی از مواقع والدینی که حضور دارند یا سرپرست کودک، به او آزادی بیش از حدی میدهند و روی همه اشتباهاتش چشمهایشان را میبندند و به بهانه محروم بودن از پدر و مادر در تربیتش کوتاهی میکنند. این تفکر اشتباهی است که باید اصلاح شود. شما باید در تربیت کودک سرسخت و محکم باشید اگر چه ممکن است محبوبیت خود را از دست بدهید اما کودکی منضبط و مودب تربیت خواهید کرد. به یاد داشته باشید کودک به کسی جز سرپرستش نباید پاسخگو باشد و به دلیل این که پدر یا مادر یا هر دو نفر حضور نداشته شخصی اجازه بازخواست کردن او را ندارند.
از این که بتوانید به تنهایی سرپرستی کودک را به عهده بگیرید صرف نظر کنید. شما قدرت ماورایی ندارید که بتوانید به تنهایی از سرپرستی یک کودک بربیایید پس در این مورد باید از یک نفر کمک بگیرید. شما شخصی با یک عالمه مسئولیت جدید هستید که به مسئولیتهای قبلی اضافه شده است. پس در این حالت از شخصی که جنس مخالف شماست و با شما و کودک ارتباط خوبی دارد کمک بگیرید تا از لحاظ عاطفی کودکتان را تامین کند. بهترین گزینه در این حالت پدربزرگ و مادربزرگها هستند اما اگر توانایی این کار را نداشتند یا در قید حیات نبودند از شخص نزدیکی که رابطه عاطفی و دلسوزانه خوبی با شما دارد مانند دایی، خاله و…. کمک بخواهید.
برای اطلاعات بیشتر در زمینه رفتار با کودک کلیک کنید.
در بسیاری از موارد کودک ممکن است به یاد پدر و مادرش بیفتد و بخواهد از آنها صحبت کند. مخصوصا زمانی که کودک در موقعیتی قرار میگیرد که قبلا آن را با والدینش تجربه کرده این اتفاق رخ میدهد. توجه داشته باشید که با او همراه شوید اما نگذارید که سمت و سوی خاطرات به سمت خاطرات بد برود. هیچگاه از خاطرات بدی که از پدر یا مادرش دارید صحبت نکنید و زمانی که خودش خواست به سمت این خاطرات برود جهتش را تغییر بدهید.
همه رفتارهای متغیر کودک را مورد توجه قرار دهید. اگر این تغییرات رفتاری بعد از مرگ والدین صورت بگیرد حتما باید آنرا با یک متخصص در میان بگذارید تا به شما کمک کند. اگر کودکتان کودکی سازگار و پرتحرک بوده و بعد از این موضوع بسیار کم تحرک و آرام شده باید از یک مشاور یا روانشناس کمک بخواهید.