هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
در این مقاله به چند نمونه از تقریظ مقام معظم رهبری میپردازیم. رهبر انقلاب به دلیل اهمیت موضوع فرهنگ مقاومت و علاقه شخصی شان به این بخش برای کتاب های زیادی در رابطه با دفاع مقدس تقریظ نوشته اند.
تقریبا غیر قابل انکار است که هر کتابی که مشمول تقریظ مقام معظم رهبری شدهاند در بازار نشر از اقبال خوبی بهره مند می شود که یک عامل آن به اعتمادی بر می گردد که حامیان ایشان در داخل و خارج از کشور دارند. از این جهت بیشتر کتاب هایی که مشمول تقریظ مقام معظم رهبری شدند، مکرر تجدید چاپ می شوند.
به همین دلیل هم می بینیم بیشترین کتاب هایی که مشمول تقریظ مقام معظم رهبری شدهاند کتابهایی هستند که در حوزه دفاع مقدس و فرهنگ مقاومت کار شده است.
این موضوع را می توان در وهله اول به این خاطر دانست که آیت الله خامنه ای موضوع دفاع مقدس و جلوگیری از فراموشی آن را بسیار با اهمیت می داند و از سوی دیگر در رفتار و سکنات رهبر با خانواده های شهدا و ایثارگر هم معلوم است که ایشان علاقه قلبی به این قشر از جامعه دارند و طبیعی است آثاری در همین رابطه هم بیشتر مورد توجه ایشان قرار می گیرد.
در این گزارش تلاش می شود کتاب هایی که تقریظ مقام معظم رهبری را شامل شدهاند به صورت مختصر معرفی شود و ویژگی های مثبت این آثار هرچند به صورت کوتاه مورد توجه قرار گیرد.
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ به قلم حمید حسام باشد، روایتی عینی از یک واقعه ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند.
این کتاب را می توان در همان سه شرطی که راوی قبل از انتشار کتاب برای نویسنده گذاشت خلاصه کرد؛ جایی در مقدمه که نویسنده در وصف علی خوش لفظ می نویسد :در قید و بند لفظ و تکلف گفتار و آرایه های کلامی نیست و به شدت دور از بزرگ نمایی و ریب و ریا و صادق در روایت و دقیق در نقل حوادث.
لذا با صاحب این قلم، چند شرط را برای بازنویسی و نگارش خاطراتش گذاشته است. یکی از دلایل مهمی که باعث شد این کتاب مکررا بچاپ برسد، تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب بوده.
اول اینکه قول بدهم اگر برای خدا نیست ننویسم. دوم اینکه برای تائید مطالب، به ویژه فراز و نشیب ها در عملیات ها یا چند و چون گشت و شناسایی ها مطالب را از چند همرزم دیگر بپرسم و اگر تایید کردند، بنویسم، و سوم اینکه به روایت او چیزی نیفزایم که شائبه تخیل پیدا نکند.
در ماجرای سیل سال ۱۳۹۸ گروههای مختلفی شروع به کمکرسانی و بازسازی مناطق سیلزده کردند. یکی از این گروهها «جمعیت امام رضاییها» به هدایت حاج حسین یکتا بود. حاج حسین یکتا یکی از رزمندههای دوران جنگ است که این روزها هم در عرصههای مختلف شروع به جهاد کرده است.
زینب عرفانیان در کتاب مربعهای قرمز خاطرات هشت سال جنگ حاج حسین یکتا را روایت کرده است.
کتاب «آب هرگز نمی میرد» اسلوبی تازه و طرحی نو در تاریخ شفاهی به قلم حمید حسام است که با محوریت خاطرات سردار میرزا محمد سلگی و روایت جمعی از رزمندگان گردان حضرت ابوالفضل و چهار فرمانده لشکر انصار الحسین(ع) به سامان رسیده است که این روش برای جامعیت روایت با توجه به اینکه راوی روایت خاطرات خود را حدیث نفس می دانست انجام شد.
مسلما تقریط مقام معظم رهبری بر این کتاب عامل موثری برای چاپ شدن متوالی این کتاب شده است.
کتاب «در کمین گل سرخ» به قلم محسن مؤمنی به روایت زندگی صیاد شیرازی میپردازد. صیاد شیرازی متولد روستای کبود گنبد شهرستان درگز استان خراسان رضوی است. وی یکی از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود.
صیاد شیرازی پس از ۳۲ سال خدمت در یگانهای مختلف نیروی زمینی ارتش در تهران و مقابل درب منزلش، به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ترور شد. محسن مؤمنی قصهنویس است. به همین خاطر روایت زندگی صیاد شیرازی را کاملاً غیر منتظره و با تعلیق آغاز میکند.
کتاب «بابانظر» حاصل مصاحبه سید حسن بیضائی و تدوین مصطفی رحیمی در ۱۸ بخش است و در این کتاب از شخصیت استثنایی محمدحسن نظرنژاد پرده برداری می شود. شاید شخصیت اصلی کتاب در میان همه کسانی که جنگ هشت ساله را تجربه کردند یک استثنا باشد.
او برای اولین بار سال ۱۳۵۸ به کردستان رفت تا آتشی که دست غریبه ها آن را روشن کرده بود، خاموش کند. هفده سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۵ برای آخرین بار به کردستان رفت تا آغاز و پایان دفتر زندگیاش در کوه ها و قله ها نوشته شود.
آنچه از کتاب «پایی که جا ماند» بر میآید روایت صادقانه سیدناصر حسینیپور است که هیچ ادعایی در نویسندگی ندارد. از رفقا شنیدم که به شوخی از سید ناصر پرسیدهاند چرا شهید نشده است و او رندانه جواب داده بود: چون به دو چیز دل بسته بودم؛ یکی دوربین دیدهبانیم و دیگری یادداشتهای روزانهام.
این کتاب مقاومتِ صد و نوزده شهید را در یک محاصره و جنگ تمامعیار در جزیره مجنون نشان میدهد و در واقع اثر فوق تصویری است از سرگذشت یک نیروی اطلاعات و عملیات که لو رفته است و گوشه ای از سرگذشتنامه اسرای مجروح ایرانی است در زندانهای مخفی عراق و در بیمارستان الرشید بغداد.
کتاب «تپههای لاله سرخ» اثر غلامرضا نباتی نخستین کتابچه مستقل منتشر شده درباره زندگی «سهام خیام» است.
در این پژوهش که بر اساس مصاحبه شفاهی با پدر، مادر، خواهر و شاهدان عینی شهادت سهام خیام و مراجعه به برخی اسناد آرشیوهای منتشر نشده و کتابها و مجلات انجام گرفته، زندگی کوتاه این دانشآموز دوازده ساله که در سال ۱۳۵۹ در هویزه و با اصابت گلوله به پیشانی به شهادت رسیده است، روایت میشود.
کتاب «جشن حنابندان» اثر محمدحسین قدمی شامل ۲ گزارش از دو عملیات در مناطق جنوب و غرب کشور است که نویسنده این گزارشها را از میان خاطرات رزمندگان «لشکر ۲۷ محمد رسول الله» گردآوری کرده است.
گزارش اول کتاب در طول عملیات کربلای ۵ نوشته شده و گزارش دوم آن که مربوط به عملیات بیت المقدس ۴ و در مناطق غربی کشور و بخشی از خاک عراق است، به سفارش شهید سید مرتضی آوینی و برای مجموعه روایت فتح نوشته شده است.
کتاب «خداحافظ کرخه» حاصل کار داوود امیریان است که آن را در سنین جوانی یا شاید بتوان گفت نوجوانی شروع کرده است. وی بیشتر از آنکه در پی معرفی نام و اعتبار افراد در جبهههای جنگ باشد، به بیان خصوصیات رفتاری و اخلاقی آنها پرداخته است.
شخصیت هایی که او در این کتاب از آنها نام میبرد، ناشناسند. اکثر آنها بسیجیان گمنامی هستند که یا به شهادت رسیدند، یا جانباز شدند و یا در گوشهای از این کشور زندگی میکنند.
کتاب «دا» مجموعه خاطرات راوی از روزهای آغازین جنگ و روزهای حمله ارتش بعثی عراق به خرمشهر و مقاومتهای مردمی در این شهر است. در این کتاب سیده زهرا حسینی خاطرات خود از روزهای مقاومت و روزهای پس از آن را با جزئیترین موارد روایت میکند این اثر خاطرات واقعی و حقیقی سیده زهرا از آن روزها است.
راوی در آن روزها تنها ۱۷ سال داشته و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع جنگ ما برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است. خاطراتی که راوی حدود ۲۰ سال آنها را در درون سینه خود همچون یک راز حفظ کرد و حرفی از آن نزد.
کتاب «دشت شقایقها» یادداشتهای راوی در دوران سربازی است که به صورت روزشمار از تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۳۶۶ با رفتن او به جبهه، شروع میشود. او پس از عملیات نصر سه و تسخیر خط «شرهانی» در عمق خاک عراق، برای آموزش تکمیلی به اردوگاه نزاجا نزدیک کرخه بر میگردد.
در سیزده مرداد دوباره همراه گردان به خط اول باز میگردد. راوی به عنوان بیسیمچی در گردان خدمت میکند و یک مرکز تلفن ۶- ۲۲ در اختیار دارد. از رتیلهای منطقه که خودشان خطر دیگری هستند تعریف میکند.
کتاب «سفر به قلهها»، پنج گزارش جنگی به قلم هدایت الله بهبودی است. «حلبچه» عنوان گزارشی است از بمباران هوایی شهر تهران، حرکت به سوی حلبچه و مناطق موشک خورده و بمباران شده باختران (کرمانشاه) و مهران و ادامه مسیر سفر تا منطقه حلبچه.
«سفر به قلهها» عنوان گزارش بازدید از مناطق آزاد شده بیت المقدس شش و پاوه و یاد شهید چمران، و پاسداران مظلوم شهید شهر پاوه و بازگشت به شهر تهران است.
کتاب «ضربت متقابل» عنوان پانصد و هفتاد و پنجمین اثر از مجموعه کتابهای پژوهش و نقد دفتر ادبیات و هنر مقاومت است.
این اثر که برگزیده دوازدهمین جشنواره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس در رشته پژوهش نیز محسوب میشود، توسط گلعلی بابایی و حسین بهزاد به کارنامه عملیاتی سپاه محمد رسول الله(ص) در عملیات رمضان از تیر تا پایان شهریور ماه ۱۳۶۱ در چهارده فصل می پردازد.
کتاب «مدال و مرخصی» اثر هدایت الله بهبودی است و مجموعه خاطرات روایی داستانی یک اسیر عراقی است که در یازده خاطره، چشمدیدههای خویش را از سالهای جنگ بین ایران و عراق به تصویر کشیده است.
سالهای پر از خاطرههای تلخ و شیرین مقاومتها، رشادتها، سرانجام یک تنه لشکری را به هزیمت واداشتن و شربت شیرین شهادت را لاجرعه سر کشیدن. به راستی چقدر زیباست، شنیدن خاطرات رزمندگان خودی را از زبان کسانی که به ناچار در صف غیر خودی قرار داشته و به چشم سر میدیده است.
وعده الهی را که محقق میشده و سربازانش پلههای رشادت و شهادت را یکی پس از دیگری میپیمودهاند.
در سالهای جنگ و دفاع مقدس بسیار بودند اسیران عراقی که یا خود به اردوگاه دوست آمده یا اسیر شده بودند، پس آنگاه که چشم بر حقیقت گشوده، لب به اعتراف گشوده و خاطراتی را بازگو کردهاند که مدال و مرخصی یکی از آن خاطرهها است.
کتاب «نورالدین پسر ایران» خاطرات کسی است که هشت سال در متن جنگ زندگی کرده و امروز برای ماندگاری آن لحظههای بینظیر از خاطراتش گفته است. روایت خاطرات سید نورالدین، سخت، شیرین و خواندنی است.
تلاش معصومه سپهری به عنوان نویسنده اثر هم برای حفظ ملاحت و طنز مستتر در کلام نورالدین نیز قابل توجه و شایان تحسین است، با این حال متن کتاب بسیار روان و شیوا و ضمناً متعهد به استناد و حتی لحن صاحب خاطرات، روایت شده است.
کتاب «همپای صاعقه» نوشته گلعلی بابایی و حسین بهزاد کارنامهای تاریخی و مستند از شکلگیری لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) است، روایتی از یک مقطع زمانی شش ماهه از جنگ تحمیلی (از ابتدای دی ماه ۱۳۶۰ تا اواخر تیرماه گرم سال ۶۱) است.
بهزاد و بابایی در یک تلاش مشترک چهار ساله نخستین کتاب از مجموعه پژوهشی تاریخی خود، با عنوان اصلی «حماسه» ۲۷ را به بازشناسی دوران فرمانده زنده یاد حاج احمد متوسلیان اختصاص دادهاند.
کتاب «یادداشتهای خرمشهر» توسط شهید بهروز مرادی نوشته شده است و مجموعه ای از یادداشتها و نامههای نویسنده در زمان حیات است. شهید مرادی اهل اصفهان بود اما در خرمشهر بزرگ شد و هنگام آغاز جنگ با بقیه رزمندگان در دفاع از خرمشهر همراه شد.
بهروز، نقاش زبردستی بود. تابلوی معروف «به خرمشهر خوش آمدید. جمعیت، ۳۵ میلیون نفر» از کارهای خلاقانه اوست.
کتاب «یاور صادق» به نقل خاطرات محمدصادق بنایی در سال های انقلاب و دفاع مقدس می پردازد وی یکی از بازاریان قدیمی بوده که از قبل از انقلاب با رهبر انقلاب رابطهای نزدیک و دوستانه داشته است و بخشی از این کتاب خاطراتی مربوط به همین دوستی گنجانده شده است.
حسین نیری نویسنده اثر است و این کتاب با هدف روشن کردن بخشی از جنبههای پنهان مانده هشت سال دفاع مقدس تدوین شده است. کتاب حاضر، حاصل گفتوگوی بیست ساعته با ایشان است که بخشی از آن در شهر خامنه زادگاه حاج صادق بنایی- انجام گرفته است.
کتاب «خاکهای نرم کوشک» اثر سعید عاکف به بیان خاطراتی از عبدالحسین برونسی به نقل از خانواده و همرزمان شهید می پردازد.
این شهید قبل از انقلاب در روستای گلبوی کدکن از توابع تربت حیدریه به کار سخت و طاقت فرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجههای وحشیانه ساواک قرار گرفت.
کتاب «عباس دست طلا» نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد.
شروع این کتاب از زمانی قبل از دوماه مانده به جنگ است و در این اثر محبوبه معراجی پور به بیان خاطراتی از عباسعلی باقری می پردازد و هنگامی که او برای حضور در جبهه تردید داشته است.
کتاب «سرباز کوچک امام» روایتی از خاطرات آزاده مهدی طحانیان از کودکی تا دوره اخیر است، این کتاب به بیان اتفاقات ریز و درشت زندگی طحانیان پرداخته و ناب ترین بخش این خاطرات مربوط به سال های طولانی ای است که راوی در اردوگاه های نگهداری اسرای ایرانی در عراق سر می کرده.
او به عنوان جوان ترین اسیر جنگی در زمان اسارتش به شدت کانون توجه بعثی ها بوده و به تبع آن شاهد ماجراهای تلخ و شیرینی است که در نوع خویش کم نظیر هستند. نقطه اوج این اتفاق ها ماجرای امتناع او از مصاحبه با «نصیرا شارما» یک زن خبرنگار هندی بی حجاب است.
کتاب آن بیست و سه نفر اثر احمد یوسف زاده حاوی خاطرات بیست و سه نوجوان است که توسط ارتش بعث، در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند.
کتاب «دختر شینا» یکی از آثار با موضوع خاطرات زنان است که با قلمی روان به روایت زندگی قدم خیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی میپردازد و این اثر را بهناز ضرابی زاده به رشته تحریر درآورده است.
این بانوی نویسنده اضافه کرد: این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی می کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب های زندگی این زن با او مصاحبه کنم.
مجموعه «آتش به اختیار» مجموعه خاطراتی است به قلم حجت ایروانی از دیده بانان که در طول ایام پرفراز و نشیب جنگ به وظیفه حساس خود عمل کرده اند.
در واقع در این مجموعه به سرگذشتی از دیده بانان سیار و نفوذی اختصاص دارد؛ کسانی که در عملیات کربلای ۵ کارآیی خود را به اثبات رساندند و از نظر تکنیکی و تاکتیکی مهارت کافی داشته اند.
کتاب «پا به پای باران» دو گزارش از مناطق جنگی در جنوب است که آن را مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی در ۵۰ صفحه گردآوردهاند.
دیدار از جبهههای جنوب، مناطق جنگی، خانهها و مردم جنگزده، محتوای اصلی کتاب است. نویسندگان چندی پس از خاموشی جنگ در خرمشهر و آبادان به آن شهر رفته و از آن مناطق گزارش تهیه کردهاند.
کتاب «پیشانی شیشهای» اثر محمد طیب مجموعه چهار داستان کوتاه در ارتباط با جنگ است که به قلم محمد طیب نگارش شده است و یکی از داستانهای این مجموعه «خط خطا» نام دارد.
پزشکی که در یکی از بیمارستانها مشغول کار است روزی با جوانی روبهرو میشود که بر اثر سانحه تصادف به بیمارستان منتقل شده است. پزشک درمییابد که او یکی از دانشجویان سابقش بوده که حمید نام دارد.
حال حمید رو به وخامت میرود و پزشک در این اثنا خاطراتی را که با حمید داشته از نظر میگذراند. او به یاد میآورد روزی را که عازم جبهه بوده، در آن هنگام حمید و مادرش را در راه میبیند.
کتاب «جدال در زیویه» بر اساس خاطرات ۴ نویسنده تدوین شده است.
در بخش نخست، خاطرات شهید محمدتقی مشکوری (که به عنوان تخریبچی در جبههها حضور داشته) تحت نام «یک بال و صد پرواز» آمده است.
در بخش دوم، خاطرات عباس پاسیار از جبهههای کردستان به چاپ رسیده است.
بخش سوم، خاطرات ولی صابری تحت عنوان «دژ انصار» است که به فتح شلمچه و بیرون راندن دشمن از دژ مرزی و شهادت گروهی از بسیجیان اختصاص دارد.
کتاب «جنگ خیابانی» اثر سید نظام مولاهویزه تلاش محدودی است که در حد توان به شرح و بیان جوانب گوناگون یک حادثه پیچیده و ریشهدار پرداخته است.
مجموعه مصاحبههایی که عده زیادی از پناهندگان عراقی درباره قیام مردم عراق پس از جنگ نفت شده، کتاب جنگ خیابانی را تشکیل داده است.
کتاب «زندهباد کمیل» اثر محسن مطلق از مجموعه کتابهای «خاطرات»، با موضوع «جنگ ایران و عراق» است، خاطراتی که نویسنده در یک دفتر نگاشته و چند سالی را در صندوقخانه خانه نگه داشته. اکنون خاطراتش را منتشر میکند تا همه، گرد و خاکی را که گردان کمیل به پا کرده، بخوانند.
کتاب «شانههای زخمی خاکریز» اثر صباح پیری است که در آن خاطرات نویسنده منعکس شده است. نویسنده اثر در دوران دفاع مقدس امدادگر بوده است و بعد از جنگ خاطراتش را به تفصیل بیان کرد و در قالب کتاب یاد شده منتشر شد.
کتاب «فرمانده من» از مجموعه کتابهای «یادنامه» با موضوع «جنگ ایران و عراق» است. «فرمانده من» را رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، علیاکبر خاورینژاد، حسن گلچین، هادی جمشیدیان و عباس پاسیار به رشته تحریر درآوردهاند.
اکنون، همه این فرماندهان که در کتاب، یادواره و خاطراتشان و شجاعتها و دلاوریهایشان آمده است به درجه رفیع شهادت رسیدهاند و این کتاب یادنامهای از آنهاست که توسط افرادی که شاهد ایثار و فداکاریها و دلاوریهایشان بودهاند، تنظیم شده است.
کتاب «لشکر خوبان» در ۲۷ فصل تدوین شده است.
راوی در ابتدا پس از شرح نحوه حضورش در جبهه که یکی از شیرینترین بخشهای کتاب به شمار میرود، به شرح حضورش در عملیات فتحالمبین و مسلم ابن عقیل میپردازد و در ادامه پس از بیان چگونگی ورودش به واحد اطلاعات عملیات به شرح عملیاتهای شناسایی که در آن حضور داشته، پرداخته است که از وقوع عملیات بدر تا مرصاد را در بر میگیرد.
این کتاب اثر معصومه سپهری است که در بخش پایانی تصاویری از حضور رضایی (شخصیت اصلی) در جبههها را نیز نشان میدهد.
کتاب مختصر و کم حجم «نجیب» مجموعهای است از هفت داستان کوتاه چهار- پنج صفحهای که «نجیب» نام یکی از همین داستانهای کوتاه است.
کتاب «هنگ سوم» خاطرات یک پزشک اسیر عراقی به نام دکتر «مجتبی الحسینی» است.
یادآور می شود این کتاب توسط محمد حسین زوار کعبه ترجمه شده است.
کتاب «یاد یاران» اثر حمید داوود آبادی با روح طنز و مزاحی که هرجای آن گسترده است حال و هوای بسیجیان را به تصویر می کشد. از ویژگیهای خوب این کتاب تصویرسازی خوبش از فضا و رویدادها است.
کتاب «خط فکه» برگرفته از یادداشتهای شهید سیدمحمد شکری از جبهههای فکه، مهران، فاو و شلمچه است که در زمان حیات آن شهید نگاشته شده است.
این شهید سال ۱۳۶۵ در بحبوحه نبردهایی که در جبهههای جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران اسلامی جریان داشت به عنوان یک امدادگر به شهادت رسید و یادداشتهایش از مشاهدات او در میدانهای نبرد به عنوان اسنادی ارزشمند برای نسلهای بعدی به یادگار مانده است.
کتاب «من زنده ام» اثر معصومه آباد، روایتگر زجرها و سختی هایی است که تعدادی از زنان در زندان های رژیم بعث عراق متحمل می شدند.
خواندن حکایت اسارت، رنجها، امیدها و تلاشهای یک دختر هفده ساله ایرانی در طول چهار سال اسارت در عراق آنقدر جذابیت دارد که بتوان کتاب را تند و تند ورق زد و کلماتش را بلعید. ۱۱۶ صفحه ابتدایی کتاب شرح حال راوی از کودکی تا شروع جنگ است.
مرور دوباره حماسه هویزه، مرور روزهای تلخ، اما به یادماندنی است. در دل مقاومت بود که آموختیم، چگونه از خود دفاع نماییم، از آن پس ورق جنگ برگشت. هویزه از آن جهت مظلوم پرونده جنگ است که پیام شهدا آن طور که باید، به اهلش منتقل نشد و هنوز ناگفته هایش بیش از حد تصور است.
چرا نباید بدانیم چه بر هویزه گذشت که نتوانستیم حتی شهدا را از چنگ دشمن نجات دهیم؟ مسأله هویزه، مسأله جنگ و گریز نیست؛ مسأله آزمایش و خطا نیست.
«گلستان یازدهم» خاطرات زهرا پناهیروا، همسر سردار شهید علی چیتسازیان، به قلم بهناز ضرابیزاده است. این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک سال و هشتماهة مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است.
فرماندهای که در جبهه به دلیل مهارتهای رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازهای با مهر و محبت رفتار میکرد که گویی این قلب رئوف هیچگاه سابقه حضور در حرب و قتال را نداشت.
مخاطب در کتاب اردوگاه عنبر سه خاطراه از آزادگان هوانیروز را که در بند ارتش بعثی اسیر بودند می خواند. اسرایی که در اردوگاههای «عنبر» و «الرشید» در بدترین شرایط روحی و جسمی قرار داشتند.
تحمل و صبر این رزمندگان و آزادگان در برابر شکنجههای کشنده بعثیها، ارتباطات اسیران با هم و با زندانبانان خواندنی است.
کتاب «تیپ ۸۳ » اثر محمدعلی دیباجی است که بر اساس صحبت های راویان نگاشته شده است. نویسنده آن را در ۱۲ قسمت و ۱۰۷ صفحه نوشته است و در آن گوشه هایی از مبارزات روحانیون و بسیجی ها در جبهه ها مورد توجه قرار گرفته است.
این کتاب، دومین مجموعه از خاطرات روحانیون رزمنده است که از طرف واحد ثبت خاطرات تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق(ع) روحانیون رزمی- تبلیغی (در سال ۱۳۷۰) تهیه، جمع بندی و تدوین شده است.
کتاب «دسته یک» اثر اصغر کاظمی جلد اول از یک مجموعه دو جلدی است که در آن حال و هوای یک گروه بیست و نه نفره و صحبت های آنها در شب عملیات جمع آوری شده است.
این کتاب، بخشی از گذشته و آینده این افراد را نیز شامل می شود. نویسنده و محقق اثر، از سال ها سرگرم تهیه آثار، نگارش احوال و تدارک مقدمات این کتاب بوده است. این کتاب شامل سه بخش و ۱۶ فصل است. در هر فصل، داستانی به زبان راوی نقل میشود.
کتاب «عبور از آخرین خاکریز» از اسرات فردی عراقی به نام دکتر احمد عبدالرحمن می گوید که در آخرین ساعات آزادی خرمشهر خود و دوست مجروحش را تسلیم رزمندگان ایرانی میکند. این کتاب که توسط محمدحسین زوارکعبه ترجمه شده، در پانزده فصل مجزا به رشته تحریر درآمده است.
احمد عبدالرحمن به ذکر نکات و وقایعی از جنگ ۸ ساله میپردازد که در نوع خود (بهخصوص از این نظر که راوی عراقی است) برای خواننده تازگی دارد.
کتاب «مقتل» اثر محمد بکایی حاوی ۷ داستان جنگی است. این مجموعه داستان، در سال ۱۳۶۹ برنده جایزه اولین دوره کتاب سال دفاع مقدس شد.
کتاب «یادداشتهای ناتمام» اثر علی سمندریان یادداشتهای روزانه شهید، از پنج عملیات است. اما در این کتاب مخاطب فقط با چهار دفتر او از عملیاتهای والفجر یک، بدر، والفجر هشت و کربلای یک روبهرو میشود.
دفتر پنجم با عنوان <<عملیات تکمیلی کربلای 5>> در تیرماه سال ۱۳۸۰ گم شده است. زهرا یزدینژاد، گردآورنده کتاب هم بدون دخل و تصرف، یادداشتها را در کتاب گنجانده است.
کتاب خاطرات «فرنگیس» حیدرپور اثر برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس به قلم مهناز فتاحی است که به روایت خاطرات زنی شجاع که در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند می پردازد.
شخصیت اصلی کتاب، زنی کرمانشاهی است که از قضا در روستایی نزدیک گیلان غرب زندگی میکند، رفتارش پر ابهتتر از تندیس تبر به دستش در کرمانشاه و دلی مهربان دارد.
کتاب «جنگ پا برهنه» نوشته رحیم مخدومی شامل ۲۴ خاطره راوی از مقاطع مختلف جنگ و از جمله عملیاتهای والفجر ۸ و کربلای ۵ است که با محوریت بیان دشواریهای زندگی رزمندگان در دوران دفاع مقدس بیان شده است.
شاید معرو فترین اثر مخدومی که میتوان آن را به نوعی هم، داستان بلند گفت و هم سفرنامهای به مناطق جنگی (چرا که به زبان اول شخص بیان شده است) «جنگ پابرهنه» باشد.
کتاب «گزارش یک بازجویی» حاصل مراحل بازجویی و زندگی اردوگاهی سرهنگ محمدرضا جعفرعباس الجشعمی است که توسط «مرتضی بشیری» برای دفتر ادبیات و هنر مقاومت نوشته شده است.
کتاب «از الوند تا قراویز» اثر مشترکی از گلعلی بابایی و حسین بهزاد است، دراین کتاب به علل شکلگیری تشکلهای مبارز در همدان، پیش از انقلاب و نقش شهید آیت الله سید اسدالله مدنی پرداخته شده است.
در بخش مهمی از این کتاب حوادث کودتای ۱۸ تیر سال ۱۳۵۹ معروف به کودتای نوژه، چگونگی شکلگیری گروهکهای ضد انقلاب در خارج از ایران و نقش مبارزان همدان در دستگیری و خنثی کردن کودتا بیان شده است.
کتاب «پرواز شماره ۲۲» مشتمل بر یادداشتها و خاطرات خلبانان اسیر شده عراقی، عصام عبدالوهاب الزبیدی است. این خلبان در طول دوران جنگ تحمیلی توسط ایرانیها اسیر شده بود و بخشی از خاطرات خود را در زندان نوشت.
یادآور می شود این کتاب را محمدحسین زوارکعبه ترجمه کرده است.
کتاب «نونی صفر» مشتمل بر خاطرات سید حسن شکری از ایام حضور در جبهههای جنگ ایران و عراق است.
وی در این خاطرات به چگونگی رزم در مناطق جنگی فاو، امالقصر، مهران، کانال پرورش ماهی و عملیاتهای والفجر ۸ (سهراه نمک)، کربلای ۱ (سنگشکن) و عملیات تکمیلی کربلای ۵ (نونی صفر) پرداخته است.
این عملیات در ١٠ اسفند ۱۳۶۵ با رمز «یا فاطمهالزهراسلام الله علیها» برای تصرف کانال نونی صفر که تاکنون چند گردان برای تصاحب آن متلاشی شده بودند، آغاز میشود.
کتاب «فرهنگ جبهه: شوخ طبعی» اثر محمد فهیمی و محسن مهرآبادی است و از آنجایی که کنار هم قرار دادن شوخ طبعی رزمندگان در جبهه می تواند کمی غیر منتظره باشد، این اثر را به خاص کرده است.
اما آنچه این کتاب نشان می دهد حاکی از این است که در جبهه ها شوخ طبعی جایگاه خاصی داشته است و رزمندگان در چهار قلمرو عبادی، جنگ و شهادت، خوردن و آشامیدن و روابط اجتماعیف با یکدیگر شوخی می کردند.
کتاب «عصرهای کریسکان»، خاطرات آقای امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) از فعالیتهای دوران پیش از انقلاب و مجاهدتهای دفاع مقدس تا رنجهای اسارت در زندانهای کومله و دموکرات است که به قلم کیانوش گلزار راغب تدوین و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
کتاب حاضر، مجموعه ای است مشتمل بر خاطرات، شوخ طبعی و شیرین کاری های رزمندگان لشکر 14 مقدس امام حسین و سایر رزمندگان استان اصفهان در دوران دفاع مقدس.
«ترس دوطرفه»، «اعتصاب غذا»، «خوب ترکاندی»، «آرایشگاه مد روز»، «پرخوری»، «حلالیت طلبیدن»، «شوخی با اسرا»، «مجروح موجی»، «زورمداری»، «تدبیر به موقع» و «گراز موجی» عنوان های برخی از نوشته های گردآمده در این کتاب هستند.
برشی از کتاب :
دو خاطره از مفقود شدن شهید هادی را تقدیم خوانندگان عزیز می کنیم:
یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچ کدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم.
برای دیدن یکی از بچّه ها به بیمارستان رفتیم، رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا رو دیدم انگار که داغش تازه شده باشه بلند گریه می کرد. بعد گفت: “بچّه ها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست. مطمئن باشید من تو اولّین عملیات شهید می شم.”
یک دیدگاه