سبد خرید شما خالی است.
در دوران دانشجویی و بعد از دوران دفاع مقدس، استاد یکی از درسهای عمومی پیشنهاد داد تا یکی از جلسههای کلاس را خارج از فضای دانشگاه برگزار کنیم. پیشنهادش هم موزه صلح در پارک شهربود. دلیل انتخاب آنجا هم نزدیکی به دانشگاه بود.
ما هم از خدا خواسته بی برو برگرد قبول کردیم. به هر حال با احتساب زمان رفت و برگشت، نیم ساعتی از کلاس کم میشد. به علاوه اینکه بیرون رفتن در هر صورت از پشت میز نشستن بهتر بود. به خاطر همین قرار شد، جلسه بعد همگی کتاب و دفترهایمان را جمع کنیم و در پارک شهر جمع شویم و با هم برویم بازدید از موزه صلح.
ماجرای بمباران اتمی هیروشیما و جنگ جهانی اول و دوم هم در موزه روایت شده بود. بخشی از موزه به روایت جنگ ایران و عراق در دوران دفاع مقدس اختصاص داشت.
در این یادداشت سعی کردیم چند کتاب درباره این جنگ( هشت سال دفاع مقدس) معرفی کنیم. کتابهایی که هر کدام بخشی از تاریخ این جنگ را از نگاه نویسندهشان مستند کردهاند.
یکی از جدیدترین کتابهای مرتبط با موضوع دفاع مقدس، کتاب خط مقدم است که در پاییز 1399 منتشر شد. در این کتاب فائضه غفار حدادی سعی کرده برشی از زندگی شهید طهرانی مقدم را روایت کند. شهید طهرانی مقدم یکی از فرماندههان دفاع مقدس در سالهای 63 تا 65، یگان موشکی ایران را تشکیل داده است.
جمعه جشن تشرین بود. داخل چمن زردشدهٔ زمین فوتبال یک زمین والیبال درست کرده بودند و صندلیهایی که در چندین ردیف دورش چیده بودند، از افراد گروهانها و گردآانهای تیپ ۱۵۵ و ۱۵۶ موشکی سوریه پر شده بود. جایگاه عریض و طویلی هم در قسمت بالای زمین برای سخنرانی درست کرده بودند که با گلهای مصنوعی و عکس حافظ اسد و پرچم سوریه تزیین شده بود.
پشت تریبون سخنران، یک ردیف مبل چیده شده بود که جایگاه فرماندهان بود. یک ردیف صندلی هم در پشت ردیف مبل گذاشته بودند که مخصوص مهمانان ویژه بود. حسنآقا بر روی یکی از مبلهای ردیف اول مابین سرتیپ ترکی و سرلشکر عبدالقادر نشسته بود. بچهها هم روی صندلیهای ردیف دوم بودند. فرمانده یکی از گردانهای موشکی پشت تریبون گزارش میداد.
بدون درجه بودن لباسشان آنها را از بقیهٔ جمعیت متمایز میکرد. رّد نگاهشان هم بیشتر از آنکه به سخنران برسد، روی ردیف دوم صندلیها و بچههای ایرانی بود. هر کسی میتوانست کنجکاوی را توی چهرهشان ببیند.
در ماجرای سیل سال ۱۳۹۸ گروههای مختلفی شروع به کمکرسانی و بازسازی مناطق سیلزده کردند. یکی از این گروهها «جمعیت امام رضاییها» به هدایت حاج حسین یکتا بود. حاج حسین یکتا یکی از رزمندههای دوران دفاع مقدس است که این روزها هم در عرصههای مختلف شروع به جهاد کرده است.
زینب عرفانیان در کتاب مربعهای قرمز خاطرات هشت سال دفاع مقدس حاج حسین یکتا را روایت کرده است. این کتاب که در شهریور ۱۳۹۹ منتشر شد، به سرعت توسط رهبر تقریظ شد و به طبع، مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.
سفر به گرای ۲۷۰ درجه، داستان رزمنده جوانی به نام ناصر در دوران دفاع مقدس است. ناصر بارها امتحان و درس و مشق را رها میکند و به همراه دوستش علی به جبهه میرود. تا اینکه یکبار که به جبهه میرود، دوستش به او میگوید، قرار است عملیات کربلای ۵ انجام شود.
ناصر به همراه دوستانش در این عملیات حاضر میشوند و در نهایت مجروح میشود. به خاطر این جراحت مجبور میشود به شهر و دیار خودش باز گردد و زندگی عادی را از سر گیرد تا اینکه…
این کتاب اولین بار در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. در همان سال احمد دهقان، نویسنده این کتاب، جایزه بیست سال داستاننویسی و جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را گرفت. این کتاب ۱۸ بار چاپ شده و انتشارات سوره مهر نیز آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است.
شطرنج با ماشین قیامت داستان دیدهبان نوجوان ۱۷ سالهای در دوران دفاع مقدس است که به ناچار به جای دوست مجروحش، راننده ماشینِ حمل غذا میشود. نوجوانی که در کل داستان نامش را متوجه نمیشویم و فقط چند باری از پشت بیسیم با نام مستعار موسی صدایش میکنند.
او باید علاوه بر غذا رسانی به رزمندگان، به دو نفر از آدمهای عجیب و غریبِ آبادان یعنی مهندس و گیتی(زنی بدکاره) که هنوز شهر را ترک نکردهاند، غذا برساند. در همان زمان متوجه میشود عراقیها یک ماشین رادار دارند و او به دنبال این ماشین رادار که به آن ماشین قیامت میگویند میرود تا راز آن را بفهمد.
این کتاب با نگاهی متفاوت نسبت به بقیه آثار حوزه دفاع مقدس نوشته شده است. بسیاری از مفاهیمی که در کتابهای دفاع مقدس همیشه تکرار میشوند، در این کتاب از زاویهای متفاوت روایت شده است. این کتاب، در کنار کتابهای اورهان پاموک در دانشگاه راجرز آمریکا، در گروه مطالعات خاورمیانه تدریس میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
با اینکه خیلی چیزا تو این دنیا، جواب دو دوتا چهارتا نداره، ولی من نظر خودم رو میگم؛ فقط این رو بدون که مهمترین مهره تأثیرگذار روی صفحه شطرنج، وزیره. ما وزیر رو حاکم مطلق در بازی شطرنج میدونیم.
حالا اگر همون هشت مهره سرباز ِ ـ به قول مهندس- سیاهِ جبرزده بدبخت، در یک حرکت دسته جمعی سنجیده، به هم کمک کنن و یکیشون به انتهای صفحه مقابل برسه، وزیر میشه. اینجاست که کل روند بازی عوض میشه.
این بخشی از روایت خانم مهناز فتاحی، نویسنده کتاب از چگونگی شکلگیری فکر نوشتن کتاب «فرنگیس» است.
مدت ها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستان شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانوادهام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانه اش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دست هایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی باابهتتر از تندیسش.
اگر پارک شیرین کرمانشاه رفته باشید، حتما تندیس زنی تبر به دست را دیدهاید. زنی شجاع به نام فرنگیس. فرنگیس در روستایی نزدیک گیلانغرب زندگی میکند.
اما ماجرای تبر چیست؟ در دوران دفاع مقدس روزی فرنگیس از پناهگاهی در کوههای اطراف روستا به خانه بر میگردد تا آذوقه بردارد، در راه بازگشت با ۲ سرباز عراقی مواجه میشود که یکی از آنها را با تبر میکشد و دیگری را اسیر میکند. مهناز فتاحی در ۱۲ فصل خاطرات فرنگیس حیدرپور از کودکی و جوانی فرنگیس و ماجرای اسیر کردن یک سرباز عراقی در دوران دفاع مقدس را نوشته است.
انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به مثابه گنجینهای تمامنشدنی و ظرفیتی گسترده برای فرهنگ و ادب کشور تلقی میشوند که همچنانکه مقام معظم رهبری نیز بارها تاکید کردهاند باید از آنها برای نشر و گسترش فرهنگ و ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی در جامعه و جهان، حداکثر استفاده را کرد.
کتاب «دا» را میتوان بهترین نمونه در این راستا به شمار آورد که در واقع امروزه به مثابه یک نقطه عطف در تاریخ نشر کشور شناخته شده و کارکرد دارد. این کتاب، خاطرات سیدهزهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در دو شهر بصره و خرمشهر است و سالهای محاصرهٔ خرمشهر در دوران دفاع مقدس توسط نیروهای عراقی محور مرکزی کتاب را تشکیل میدهد.
دا، کتابی که به چاپ صد و پنجاهم رسید و به یکی از پرفروشترین کتابهای ایران تبدیل شد. ماجرای کتاب، روایت زنی کُرد و عربزبان خرمشهری از جنگ ایران و عراق در دوران دفاع مقدس است. روایتی از لایههای پنهان جنگ. کتاب دا روایت مدافعان بومی خرمشهری در دوران دفاع مقدس است.
دا تا کنون به زبانهای انگلیسی، عربی، اردو، ترکی استانبولی و اسپانیولی ترجمه شده است. نسخه عربی آن زیر نظر سید حسن نصرالله ترجمه شده است.
دختر شینا خاطرات قدم خیر محمدی کنعان است. در این کتاب خانم محمدی کنعان زندگیش را از دوران کودکی تا زمان شهادت همسرش در دوران دفاع مقدس روایت میکند. او روایتی واقعی از اوضاع شهرها و خانوادههای درگیر جنگ نوشته و از هر گونه پیشداوری و جانبداری مثبت و منفی دوری کرده است. همین موضوع باعث میشود دختر شینا کتابی خواندنی و مهم در حوزه مستندنگاری شود.
این کتاب را بهناز ضرابی زاده بر اساس خاطرات خانم محمودی کنعان نوشته است. ضرابی زاده برای نوشتن این کتاب شش ماه و هر هفته دو یا سه روز با خانم محمدی کنعان مصاحبه کرده است. این کتاب تاکنون به زبانهای ترکی استانبولی، انگلیسی و عربی ترجمه شده است.
یکی از سختترین اتفاقهایی که بعد از دوران دفاع مقدس رخ داد، اسارت بسیاری از شرکتکنندگان در جنگ بود. سید ناصر حسینیپور در شانزده سالگی و در آخرین روزهای دوران دفاع مقدس اسیر شد.
سید ناصر بخشی از یادداشتهایش در زندان را که به آن «تقلب زندان» میگفت، در فصل پایانی کتاب آورده است. حسینیپور کارمند میز ادبیات مقاومت بخش جنگ نرم در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است. او، هدفش از نوشتن این خاطرات را، ثبت خاطرات دوران اسیریش در دوران دفاع مقدس عنوان کرده است.
این کتاب نیز به زبانهای ترکی استانبولی و عربی ترجمه شده است. پایی که جا ماند در سال ۱۳۹۱ به عنوان کتاب سال دفاع مقدس انتخاب شد.
جنگ ایران و عراق سرانجام در سال ۱۳۶۷ با پذیرفتن قطعنامه از جانب ایران پایان گرفت. اما روایت این روزهای آخر هم خواندنی است. محمدرضا بایرامی در کتاب هفت روز آخر درباره حضورش در هفت روز آخر دوران دفاع مقدس میگوید.
روایتی که بخش اولش ماجرای شجاعت و جسارت جمعی از رزمندگان ایرانی در دوران دفاع مقدس دربرابر تهاجم نیروهای عراقی است. بخش بعدی کتاب درباره جدال او و همرزمانش با تشنگی است.
شهید ابراهیم هادی در سن بیست و هفت سالگی در عملیات والفجر مقدماتی دفاع مقدس در فکه شهید شد و پیکرش در همانجا گمنام باقی ماند. اما پیش از شهادت زندگی پر فراز و نشیبی داشته است. در سال ۱۳۹۳ زندگینامهی این شهید به همت گروهی از دوستان، اعضای خانواده و همرزمانش در دوران دفاع مقدس منتشر شد.
ابراهیم هادی با وجود مهارتهای بسیار در رشتههای مختلف ورزشی، همیشه روحیهای پهلوانی داشت و همین روحیه باعث میشود که بتواند الگویی برای سادگی و فروتنی باشد. این کتاب ۶۲ روایت کوتاه از زندگی شهید ابراهیم هادی است که شامل دو جلد میباشد.
انتشارات روایت فتح به کمک جمعی از نویسندگان سعی کرده تا زندگینامه و بخشی از خاطرات و دستنوشتههای شهدای دوران دفاع مقدس را در مجموعه یادگاران جمع کند. البته این مجموعه فقط درباره شهدای جنگ تحمیلی دوران دفاع مقدس نیست.
اما زندگینامه تعدادی از تاثیرگذارترین شهدای جنگ تحمیلی در دوران دفاع مقدس در این مجموعه وجود دارد. مانند شهید متوسلیان، شهید کاوه، شهید باقری، شهید چمران، شهید همت و شهید صیاد شیرازی. حجم این کتابها کم است و تاکنون ۳۲ جلد از این مجموعه منتشر شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
از در آمد تو. گفت “لباسای نظامی من کجاست؟ لباسامو بیارین. ”
رفت توی اتاقش، ولی نماند. راه افتاده بود دور اتاق. شده بود مثل وقتی که تمرین رزم تن به تن می داد. ذوق زده بود. بالاخره صبح شد و رفت. فکر کردیم برگردد، آرام می شود. اما چه آرام شدنی، تا نقشه ی عملایت را کامل کند، نیروها را بفرستد منطقه، نه خواب داشت نه خوراک. می گفت “امام فرمودن خودتون رو برسونید کردستان. ” سر یک هفته، یک هواپیما نیرو جمع کرده بود.
مجموعه ۲۳ جلدی روزگاران درباره وقایع مختلف جنگ تحمیلی و یا گروههای مختلفی که دردفاع مقدس شرکت کردهاند، است. گروههایی مانند غواصان، پزشکان، پرستاران، نیروهای هوانیروز و وقایعی مانند فتح خونینشهر، اسارت، وقایع دزفول و ماجرای غواصان لشکر ۱۴.
در این مجموعه تصویرهایی از سالهای دوران دفاع مقدس به کمک خاطرات افراد مختلف ترسیم شده و برای آنها که آن روزها را دیدهاند، خاطره بازی و آنها که ندیدهاند، آگاهی را به ارمغان میآورد. در «کتاب زنان خرمشهر» از مجموعه روزگاران، بتول کازرونیان به نقش زنان در دوران دفاع مقدس با محوریت اشغال و آزادسازی خرمشهر میپردازد.
زنانی که تا پیش از ترک اجباری خرمشهر در دوران دفاع مقدس وظیفه آشپزی و پرستاری از رزمندهها را بر عهده داشتند. در نوشتن این کتاب کازرونیان توانسته صد خاطره از زنان خرمشهری را گرد هم آورد.
یکی از جذابترین کتابها در زمینه دفاع مقدس مجموعه کتابهای کمیک حسن ودود است. در این مجموعه ودود سعی کرده با قلم هنرمندانه خود بخشی از وقایع دفاع مقدس را به تصویر بکشد. بخشی از کتاب حمله به اچ ۳ را در تصویر زیر میبینیم.
عملیات ”الولید“ معروف به اچ-۳ در زمان خود موجب دگرگونیهای زیادی در روند جنگ تحمیلی شد. غرب و شرق از آن گفتند و نوشتند اما در کشور خودی جای مردی دلسوز با همتی بلند و شجاع همچون نگارندهی این کتاب که برگی دیگر به کتاب تاریخ ایران میافزاید خالی بود.
در صبحگاه یک پنجشنبه بیادماندنی و در تلاطم یک نبرد نابرابر و تحمیلی در دوران دفاع مقدس، ۸ فروند بمبافکن فانتوم با هدایت خلبانان کارآزموده و مصمم با طی مسافتی حدود ۱۷۰۰ کیلومتر وارد خاک عراق شده و با حمله به مجموعه پایگاههای H-۳ موسوم به ”الولید“ خالق یکی از شاهکارهای عملیات هوایی در جهان شدند.
در پشت صحنهی این عملیات در دوران دفاع مقدس، متجاوز از ۵۰ فروند انواع هواپیما اعم از تانکر سوخترسان، شکاریهای مختلف و دیگر پرندههای پشتیبانی رزمی بههمراه جمع کثیری از کارکنان پروازی و غیرپروازی ایفای نقش نموده تا چنین موفقیتی حاصل شد.