سبد خرید شما خالی است.
ناشر: موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق
نویسنده: مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 96
گزیده ای از کتاب اکبرکاراته و خرش
انگار نه انگار که جبهه است. ملت را جمع کرده بود دور خودش که مثلاً باشگاه کاراته راه انداخته است. چند روزی نگذشت که دستش رو شد. این آقای مربی فقط یک هفته آموزش دیده بود. شاگردانش این موضوع را که فهمیدند بلایی سرش آوردند که عبرت دیگران بشود!از آن وقت معروف شد به اکبرکاراته
اکبر، بمب خنده بود. همرزمان هم سن و سالش نیز دست کمی از او نداشتند. بچه های گروه آنها که همگی نوجوان های پر شرّ و شور بودند معروف شدند به جغله ها!
نگاهشان که می کردی انگار فقط برای خنده و بازی به جبهه آمده اند. نماز شب خواندنشان را که می دیدی احساس می کردی کاری جز عبادت ندارند. حماسه هایشان را اگر می دیدی ….علامت فتحه را که از ابتدای واژه “جَنگ” بردارید و جایش ضمه بگذارید، می شود جُنگ. یعنی مجموعه ای که پر است از جذابیت و زیبایی. جَنگ ما یک جُنگ بود. نشاط و شادی، یک زاویه از حماسه دفاع مردم، از این مرزوبوم در طول سال های جنگ تحمیلی است.
این مجموعه کتابهای اکبرکاراته توانسته جایزه کتاب سال حوزه را نیز در کارنامه خود به ثبت برساند .
تعدای از اسامی کتاب های این مجموعه :
1.اکبر کاراته وخرش
2.اکبر کاراته به تهران می رود
3. اکبر کاراته و بچه ننه ها
4. اکبر کاراته و فسقلی های شکو
و…………..
ناشر موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق
نویسنده: مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 128
همان طور که از اسم کتاب (اکبرکاراته و آقایون کچل) مشخص است، این اثر دربرگیرنده ی داستان های طنز و شاد است. شاید جالب باشد بدانیم قصه هایی که در این کتاب در دسترس علاقمندان قرار گرفته، برگرفته از خاطراتی واقعی است که در سال های نه چندان دور، در مقدس ترین بخش از خاک میهن اسلامی مان اتفاق افتاده است.
کتاب اکبرکاراته و آقایون کچل
نویسنده اثر که خود از نوجوانان حماسه ساز جبهه حق بوده است، این داستان های جالب و واقعی را براساس مشاهدات خود برای نوجوان های نسل جدید به روی کاغذ آورده است. یکی از عواملی که باعث برجستگی این اثر گردیده، وقوع حوادث و اتفاقات طنز و نشاط آور در اوج صحنه های خطر و بحبوحه رزم و نبرد می باشد که نشان می دهد قدرت ایمان و نگاه ملکوتی به این دنیا، دل پاک رزمندگان نوجوان را نسبت به تلخی های روزگار، بی اعتنا ساخته بود.بچه های کچل یا همان کله خورشیدی!
نوجوانانی که در شمار سنگرسازان بی سنگر، در ادبیات پایداری این سرزمین ماندگار شده اند ماجراهایی طنز را در خط مقدم نبرد با دشمن، رقم زده اند که خواندن آنها بعد از دو یا سه دهه، علاوه بر لبخندی که بر لب ها می نشاند، ناگفته هایی از سرّ دلدادگی بزرگ مردان کوچک را در خود نهفته دارد که حماسه های سترگشان، نعمت عزت و امنیت را نصیب نسل های بعد کرده است.این کتاب به اهتمام مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی و در قطع رقعی به چاپ رسیده و تصاویری از نوجوانان جهادسازندگی را به همراه دارد.لازم به ذکر است که مجموعه کتاب های طنز دفاع مقدس برای نوجوان در سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه شایسته تقدیر دانسته شد.
توضیح کتاب:
مجموعه «داستانهایی از دفاع مقدس» در قالب طنز است. نگارنده که نوجوانان را مخاطب اصلی خود میداند در تلاش است تا فرهنگ اخلاص، صمیمیت و شهادت را به عنوان آموزههای اصلی دوران دفاع مقدس به نسل نوجوان انتقال دهد. آمبولانس لودری، مکانیکها، انباردار بداخلاق، ارتشیها، اینها دیوند یا اجنه و بچههای بهشت عنوان برخی از داستانهای این اثر هستند. نویسنده در پایان تعدادی از عکسهای واقعی، اماکن و شخصیتهای داستانها را نیز ارایه داده است.
دراین گروه چند رزمنده وجود دارندکه ساخت سنگر ها را بر عهده داشتند همان گمنامانی که امام روح الله (ره)آنان را سنگر سازان بی سنگر نامید .داستان هر قسمت دربرگیرنده ی خاطراتی مجزا وشیرین است در حالیکه در غالب اوقات بارش خمپاره ها در اطرافشان تداعی گر محیطی جنگی است .ا انسان خیال می کند که رزمندگان اصلا در شرایطی عادی زندگی میکرده اند.در انتهای کتاب عکسهایی از رزمندگان جوان که عمدتا نام آنها در کتاب آورده شده آمده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
اکبر هر جا پا میگذاشت مرده عراقی بود.ترس برش داشت . رفت کنار یک سنگر عراقی .افتاد روی یک مرده ی عراقی.نزدیک بود زهره اش آب شود.جیغ زد و گفت:کمک!های حاجی کمک !مرده ها خوردنم! مرده ی .عراقی گفت :له ام کردی !…
برخی از سر فصل ها :
این مجموعه کتابهای اکبرکاراته توانسته جایزه کتاب سال حوزه را نیز در کارنامه خود به ثبت برساند .
تعدای از اسامی کتاب های این مجموعه :
1.اکبر کاراته وخرش
2.اکبر کاراته به تهران می رود
3. اکبر کاراته و بچه ننه ها
4. اکبر کاراته و فسقلی های شکو
و…………..
ناشر: موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق
نویسنده: مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 104
همه خاطرات رزمنده ها شنیدنی است چون بوی خدایی دارد. شرّ و شور رزمنده ها هم شنیدنی است….کتاب اکبرکاراته و بچه ننهها تصاویری از نوجوانان جهاد سازندگی را به همراه دارد. لازم به ذکر است که مجموعه کتاب های طنز دفاع مقدس برای نوجوان در سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه شایسته تقدیر دانسته شد.
هر موضوعی مرکّب از اجزایی است. برای شناخت هر موضوع باید تمام اجزای آن را مانند قطعات یک پازل، کنار هم گذاشت تا بتوان آن موضوع را خوب و دقیق مورد ارزیابی قرار داد. شوخی و خنده، یکی از اجزای موضوعی، به نام دفاع مقدس بوده است. وقتی این قطعه را کنار دیگر قطعات مانند عبادت، ایمان، حماسه و… قرار می دهیم بهتر می توانیم حقیقت معارف دفاع مقدس را بشناسیم. نکته ای که در این ارزیابی باید مدّنظر قرار گیرد، وجود خط مشترکی است که مانند یک نخ تسبیح، تمام اجزا و قطعات مرتبط با دفاع مقدس را باهم مرتبط می سازد. شوخی و خنده هم، بخشی از حقیقت و معارف دفاع مقدس است. زیرا هم راستا با دیگر اجزای این مجموعه، در جهت رشد و بالندگی مدافعان اسلام و میهن قرار داشته است. روحیه طنز موجود در فضای جبهه، یک عنصر مهم محسوب می شد که در کنار دیگر عناصری چون معنویت، اخلاق، ایثار و… توان دفاعی رزمندگان اسلام را دوچندان می ساخت. بی تردید نوجوانی که بالاتر از برخی مردها، جرأت می کند پا به میدان خطر بگذارد را نمی توان بچه ننه! نامید؛
اما خوب، چه کنیم که قرار است حکایت هایی از بازیگوشی های خنده آور رزمنده های کم سن و سال را بخوانیم. این مجموعه، تنها گوشه ای از شرّوشوری و شیطنت های جغله های جهادی را که گویا تمامی نداشت، بازگو می کند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
آب اروند با سرعت هفتاد کیلومتر در ساعت به طرف دریا می رفت .موج های بلندپشت سر هم خود را به دیواره ی قایق میکوبیدند.بچه ها خیس شده بودند .خسروان رو به بچه ها کرد وگفت :های جغله ها,چیزی بخوانید ;دعایی ,حدیثی قرآنی .داشت حرف میزد که موتور قایق خاموش شد .رسول گفت :یا زهرا حالا چه کار کنیم ؟آب قایق را برداشت و برد طرف دریا خسروان گفت : روشنش کن !د یالا! رسول گفت :نمیشود که نمی شود .شیخ اکبر گفت : بچه ه شهادتین را بخوانید 1رفتیم که بریم . خسروان دستهایش را بالا بردو گفت:خدایا ما نمیترسیم اما حاج عباس علی منتظرمان است .رسول گفت :بچه ها وقت شوخی نیست !دست به دامن خدا شوید . شیخ اکبر گفت :برو بابا!تو این تاریکی کجا دامن خدا را گیر بیاوریم.خسروان گفت :صدا کنید خدا را میگویم .بگوییید بیا پایین تا دست به دامنش شویم !قایقهنوز با سرعت روی آب میرفت که زلال صدای شیخ اکبراز حنجره اش بیرون پرید بچه ها هم او را همراهی کردند.همه باهم خواندند:الهم کن لولیک …
برخی از بخش ها عبارتند از :
این مجموعه کتابهای اکبرکاراته توانسته جایزه کتاب سال حوزه را نیز در کارنامه خود به ثبت برساند .
تعدای از اسامی کتاب های این مجموعه :
1.اکبر کاراته وخرش
2.اکبر کاراته به تهران می رود
3. اکبر کاراته و بچه ننه ها
4. اکبر کاراته و فسقلی های شکو
و…………..
ناشر: موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق
نویسنده: مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 112
این کتاب، فرصتی است برای لبخند و شادی، و تصاویری از نوجوانان جهاد سازندگی را به همراه دارد. مجموعه کتاب های طنز دفاع مقدس برای نوجوان در سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه شایسته تقدیر دانسته شد.
کتاب اکبرکاراته و فسقلیهای شکمو
گلوله، ترس دارد، درد دارد؛ این طور نیست؟ کسی که می داند هر لحظه در معرض تیر و ترکش است، باید در دلش ترس داشته باشد. به خصوص اگر سن و سالش هم کم باشد. همین چیزهاست که قصه حضور نوجوان هایی که هنوز پشت لبشان سبز نشده را در جبهه جنگ، جالب تر می کند. به خصوص اگر این قصه های واقعی، رنگ و بوی طنز هم داشته باشد.جثه بعضی هایشان فقط کمی از اسلحه ای که به دست می گرفتند، بزرگ تر بود؛ آن وقت با همان هیکل ریزه میزه، می نشستند پشت فرمان ماشین های غول پیکری مثل لودر و بلدوزر و….خط مقدم که می رفتی و در وسط آتشی که زمین و آسمان را به هم می دوخت گوشه ای پناه می گرفتی، تازه چشمت به همین رزمنده های کوچک می افتاد که بدون هیچ جان پناهی، با بیل لودر، برای حفظ جان رزمنده ها، سنگر و خاکریز می ساختند. آن جا بود که می فهمیدی آدم هایی که ظاهرشان کوچک است، چه کارهای بزرگی می توانند انجام بدهند. جالب تر می شود موضوع، وقتی بدانیم این بروبچه های نیم وجبی، نه تنها ترسی از تیر و ترکش و آتش نداشتند، بلکه با قدرت ایمانی که داشتند، مرگ را نیز به بازی می گرفتند.
این مجموعه کتابهای اکبرکاراته توانسته جایزه کتاب سال حوزه را نیز در کارنامه خود به ثبت برساند .
تعدای از اسامی کتاب های این مجموعه :
1.اکبرکاراته وخرش
2.اکبرکاراته به تهران می رود
3. اکبرکاراته و بچه ننه ها
4. اکبرکاراته و فسقلی های شکو
و…………..
ناشر: موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق
نویسنده: مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 128
کتاب اکبرکاراته به تهران میرود تصاویری از نوجوانان جهاد سازندگی را به همراه دارد. لازم به ذکر است که مجموعه کتاب های طنز دفاع مقدس برای نوجوان در سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه شایسته تقدیر دانسته شد.
دنیا، دل مشغولی های خاص خودش را دارد. درس و تحصیل و کار و خانواده و مسائل شخصی و خانوادگی و محلی و… مجموعه ای از این دل مشغولی هاست که گاه از آن به “روزمرّگی” یاد می شود. بعضی وقت ها روزمرّگی های زمانه، باعث غفلت آدم ها می شود. گاهی آن قدر ذهن مان به این کارهای تمام ناشدنی روزگار مشغول می شود که ناگهان احساس می کنیم دلمان برای اصالت خودمان تنگ شده است. انگار بدمان نمی آید ساعاتی را بی توجه به قیل و قال جهان، دریچه ای به دنیای دیگر بگشائیم؛ دنیایی که چهارچوب آن را پاکی و صداقت و نیکی و ایمان تشکیل می دهد. این دنیا که بر پایه فطرت بنا شده، به زلالی آب است و به شفافیت آسمان. زنگار دلمان را می توانیم این گونه بزدائیم.”اکبر کاراته به تهران می رود”، نام داستان دنباله داری برای نوجوانان است که خاصیّت همان دریچه را دارد.
این داستان واقعی، حکایتی طنز و جدّی از دنیایی است که قهرمانان کوچک و بزرگ آن به دور از هیاهوی غفلت آور روزگار، چهارچوب زندگی شان را بر پایه خوبی ها بنا نهاده بودند. دنیایی نه در افسانه و خیال، که حقیقت آن را سنگرسازان بی سنگر جبهه دلدادگی، در کوچه های خاکی خاطراتشان بر صفحه آسمان، روایت کرده اند.
در ابتدای کتاب دو دست نوشته ایی از قهرمان کتاب اکبر رحیمی حاجی آبادی معروف به اکبر کاراته آمده است . در یکی از این دستنوشته ها آمده است: او کلام را با سلام به خمینی کبیر آغاز میکند ومی گوید :جوانی 14 ساله بودم که به جبهه می رفتم و از دلتنگی هایش برای یاران سفرکرده میگوید و در پایان ازمحبت سرشارش به ملت و رهبرمی گوید و اینکه آماده ی جانباز ی برای وطن است.داستان در نییمه شبی اتفاق می افتدکه شخصیت داستان دچار بی خوابی شده او جانبازی است که در جنگ تحمیلی دچار آسیب شده است و قرص اعصاب مصرف میکند .او نیمه شب دلتنگ دوستان شهید خود میشود وسعی می کند با پیدا کردن عکسهای دوستان خود را تسکین دهد .اما با دیدن عکسها او به دنیای خاطرات پر می کشد و حسرت در وی زنده میگردد.هر فصل با پیامک یک ناشناس آغاز می شود ناشناسی که سعی میکند راز محبت او به دوستان را بازشناسد.تمام داستان در نیمه شبی واقعی از 11 تا 3 صبح طول میکشد اماخیال سیال او در زمان سیر میکند و در نوسان است.
در آخرین سطور کتاب می خوانیم :”پیام دیگری میآ ید. ساعت سه و یک دقیقه.
میخوانمش: ای دوست عزیز من, بهترین دوست قرآن است و بهترین وقت سحر است;پس بهترین وقتت را با بهترین دوستت سپری کن.
این مجموعه کتابهای اکبرکاراته توانسته جایزه کتاب سال حوزه را نیز در کارنامه خود به ثبت برساند .
تعدای از اسامی کتاب های این مجموعه :
1.اکبرکاراته وخرش
2.اکبرکاراته به تهران می رود
3. اکبرکاراته و بچه ننه ها
4. اکبرکاراته و فسقلی های شکو
و…………..