سبد خرید 0

سبد خرید شما خالی است.

داستا‌ن‌های طنز دفاع مقدس مجموعه 3

داستا‌ن‌های طنز

داستان‌های طنز نمایی از شادی های پاک نوجوانان با غیرتی است که شکوه حماسه و ایمان و اخلاق شان جَنگ را به جُنگ تبدیل کرده بود.

1-کتاب خواستگار ذلیل مرده: مجموعه داستان‌های طنز دفاع مقدس برای نوجوان

ناشر: موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق

نویسنده: مرحوم محسن صالحی حاجی آبادی

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 136

کتاب خواستگار ذلیل مرده مجموعه‌ای از داستان‌های طنز است که در سالهای قبل در نشریات نوجوان به چاپ رسیده است. داستان خواستگاری که در مراسم خواستگاریاش درون حوض میافتد، به حمام میرود و لباس‌های پدرِ دختر را میپوشد.

معرفی کتاب

اول بسم الله، یک قول به خودتان بدهید که شیطنت های قهرمانان این کتاب را یاد نگیرید! مراقب باشید سر و صدای خنده هایتان کسی را آزار ندهد. حالا “خواستگار ذلیل مرده” را بردارید، بروید گوشه ای خلوت بنشینید و حرف های دلش را بشنوید.
یادتان باشد این قصه ها فقط برای خندیدن نیست. خوب که دقت کنید، از در و دیوار خیالتان، می توانید پنجره ای رو به حقیقت بگشائید.نوجوانی، عرصه نشاط و شادکامی است. نویسنده این اثر کوشیده است با قلم توانمند خود، اتفاقاتی را که ممکن است در فراز و نشیب زندگی هر نوجوانی بروز کند، به هنر طنز آراسته کرده و به مخاطب خود عرضه کند. در این میان، قصه هایی از نوجوان های دوران جهاد و ایثار نیز، خنده ای توأم با حس احترام نسبت به بزرگ مردان کوچکی که فصل پرافتخار نوجوانی شان به رنگ حماسه و ایمان بود، به چشم می خورد.
در سطرسطر ده داستانی که در این کتاب گردآوری شده، حکایتی از شیطنت ها و بازیگوشی های دردسرآفرین نوجوان های زبروزرنگ، به چشم می خورد. یکی مراسم خواستگاری خواهرش را خراب می کند، آن یکی با هزار دوزوکلک از دست پدرش می گریزد تا همراه دوستانش به جبهه برود، بچه ای نقش یک بیمار روانی را بازی می کند و…هریک از این قصه ها اگر چه خواننده اش را از خنده، روده پر می کند ولی در عمق ماجراهای خود، نکته ای زیبا و پندآموز به همراه دارد.این کتاب به اهتمام آقای محسن صالحی حاجی آبادی و در قطع رقعی به چاپ رسیده و تصاویری از نوجوانان جهاد سازندگی را به همراه دارد.لازم به ذکر است که مجموعه کتابهای طنز دفاع مقدس برای نوجوان، در سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه شایسته تقدیر دانسته شد.

طنز کتاب بسیار دلنشین است و خواننده را بر سر ذوق میاورد. تمام داستان کتاب در روستای محل تولد نویسنده رقم میخورد .و به بیان شیطنت های دوران نوجوانی  او میپردازد. بخش اول درباره ی خواستگاری خواهرنویسنده است که مریم نام دارد .در این بخش آمده است:

مریم گفت”مگه من زیادی هستم ؟خب نمی خوامش!مگه زوره.”نگاهی به مریم کردم مادرم  از توی اتاق گفت :مریم !مریم ,عزیزم!چایی بیار .

صدایم را نازک کردم واز پشت در گفتم :”چشم الهی قربان داماد خوشگلم برم !چه دامادی!”

مادرم زد روی دستش و لپش را چنگ زد.فکر کرد من مریمم.داماد از خوشحالی قند توی دلش آب شد.

حتما با خودش گفته :چه دختری هنوز عروس نشده فدای من می شه!وای به وقتی که زنم بشه!

برخی فصول عبارتند از:

  • اولین خواستگار
  • یک بولونی ترشی
  • یک  مشت زرد آلو
  • ووی بسم الله
  • فقط من روانی ام
  • و…

برای مشاهده این کتاب اینجا کلیک کنید.

 

2- کتاب گردان قاطرچی‌ها: مجموعه داستان‌های طنز دفاع مقدس برای نوجوان

 

داستا‌ن‌های طنز

ناشر: کتابستان معرفت

نویسنده: داوود امیریان

سال نشر : 1395

تعداد صفحات : 272

این رمان را که داود امیریان نوشته و فضای آن طنزآمیز است، بخشی از ابعاد حماسه های رزمندگان غیور دفاع مقدس را در قالبی جدید بیان می کند و همین فضای جذاب برای نوجوانان موشکافی می‌شود.

در این رمان ماجرای چند رزمنده روایت می شود که سرپرستی یک گردان قاطر را در دست می گیرند تا آذوقه و مهمات مورد نیاز عملیات رزمندگان را از این طریق به بالای کوه منتقل کنند.

این اثر پس از کسب موفقیت های پی در پی در جشنواره های مختلف به ویژه دریافت جایزه کتاب فصل، در مراکز فرهنگی، هنری کانون پرورش فکری نیز از سوی مخاطبان نوجوان با استقبال گسترده ای روبرو شد.

معرفی کتاب گردان قاطرچی‌ها

و اما برسیم به “گردان قاطرچی ها”، گردانی که حتی اسم آن هم تعجب شنونده را بر می انگیزد و او را برای شنیدن خنده دارترین ماجراها آماده می کند. وظیفه ی این گردان، نگهداری و مراقبت از قاطرهاست؛ قاطرهایی که جهت حمل بار و آذوقه و مهمات، در ارتفاعات کردستان به کار گرفته می شدند. اما مگر می شود پای حیوانات لایعقل، آن هم چهارپایی همچون قاطر در میان باشد و گرفتاری های خنده داری با این حیوانات اتفاق نیفتد؟ حاضران در این گردان هربار یک ماجرای تازه دارند و خواننده هر دفعه خود را غرق خنده در اتفاقات غیرمنتظره ی این کتاب می بیند. مانورهای مختلف، عملیات گوناگون و تجربه های سخت و آسان در “گردان قاطرچی ها”، خواننده را به قلب اتفاقاتی می برد که در جبهه های جنگ رخ می داد و همچون هر برهه ی دیگری از زندگی و تاریخ، در کنار سختی ها، اوقات خوش و خنده داری نیز داشت. “داوود امیریان” در “گردان قاطرچی ها”، شهامت رزمنده های نوجوان و شیطنت های خاص آن سن و سال را با هم ترکیب می کند و کتابی خواندنی و شیرین در اختیار مخاطب می گذارد.

«گردان قاطرچی‌ها» رمانی از داوود امیریان( -۱۳۴۹)، نویسنده معاصر ایرانی است. این کتاب، رمانی ویژه نوجوانان است که با زبان طنز جریان‌های روزهای جنگ و جبهه را روایت می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«عقل تو کله شما دوتا نیست؟ آخه من چه گناهی کردم گیر شماها افتادم؟

یوسف دهانش کف کرده بود و یک‌نفس فریاد می‌زد. سیاوش و دانیال سرشان را پایین انداخته بودند و خود را به موش‌مردگی زده بودند و جیک نمی‌زدند.

اون چه آشوبی بود که به پا کردید؟ قسم می‌خورم اون آتش‌سوزی و به‌هم ریختن میدون کار شما دو تا بود.

دانیال که بلد بود چه‌طور خودش را به موش مردگی بزند، با صدایی لرزان و بغض کرده گفت: «تو هم هی نق به جیگر ما بزن. خودت دیدی که ما کاری بکنیم؟ برای چی تهمت می‌زنی؟ من و سیاوش روحمون از آتش‌سوزی و فرار خرس‌ها بی‌خبر….»

سیاوش سریع به پهلوی دانیال سیخونک زد که بند را آب ندهد؛ اما یوسف به سرعت حرف دانیال را قاپید. با صورت کج و کوله شده از خشم و عصبانیت به آن دو براق شد:

آفرین، پس اون خرسه و توله‌هاش رو شما دوتا آتیش‌پاره فراری دادید؟ می‌بینی کربلایی، پس الکی صاحب خرس‌ها جلز و ولز نمی‌کرد که کار این دو تا بوده.

سیاوش مظلومانه به کربلایی نگاه کرد و چند بار پلک زد. کربلایی ته دلش سیاوش را دوست داشت، با دیدن چشم‌های خیس سیاوش و بغض دانیال قلبش به درد آمد و گفت: «حالا که به خیر گذشته یوسف‌جان. این دو تا هم به اندازه کافی حرف شنیدن. دیگه بسه‌شونه.»

کربلایی تو هم؟ شما دیگه چرا؟ اگه دژبانی سپاه می‌آمد چی؟ اون‌وقت خلاصی ما از دست اون‌ها کار حضرت فیل بود.»

برای مشاهده این کتاب اینجا کلیک کنید.

 

3- کتاب داستان طنز رزمنده قاچاقی: مجموعه داستان‌های طنز دفاع مقدس برای نوجوان

 

داستان‌های طنز

کتاب داستان طنز رزمنده قاچاقی کتابی طنز و روایتی است داستانی، از شیطنت‌ها و شوخ‌طبعی‌های مجاهدان راه حق و حقیقت؛ دلاورانی که شیرانِ روز بودند و زاهدان شب؛ و آنچه در این کتاب گردآمده تنها گوشه‌ای است از لحظه‌های با نشاط و لبخند‌های ماندگار آن‌ها.

درباره محصول

رزمنده قاچاقی داستانی از شیطنت‌ها و شوخ‌طبعی‌های مجاهدان راه حق و حقیقت.
این کتاب از مجموعه داستان های رزمنده های زبل است که برای مخاطب نوجوان وجوان نوشته شده است و خاطرات طنز دفاع مقدس به صورت داستان های کوتاه بازنویسی شده است .
در بخشی ازاین کتاب میخوانیم :
راس ساعت نه اصفهانی ها آمدند و به ردیف سمت راست سنگر نشستند .ماهم ردیف روبه رویشان نشستیم و منتظر شدیم تا ببینیم اسماعیل برای امشب چه خوابی دیده . اسماعیل بدون معطلی رفت سر اصل مطلب وگفت:دعوای ما تا حالا بزن بزن و جشن پتو بوده .نبرد عادلانه و مردانه نداشته ایم .از اونجا که بچه های ما همه شون کشتی گیرهستند گفتم بیایند تا یک نبرد داشته باشیم .دروغی از این شاخ دار تر نشنیده بودیم .ما یک لاقباهای زهوار در رفته را چه به کشتی! ما پیاده روی هم به زور میرفتیم حالا در نقش کشتی گیر چه غلطی میخواستیم بکنیم,خدا میداند.

حمید سردسته اصفهانی ها که صدایش بیشتر به هیولا شبیه بود,خندید وگفت:شماها برای ما مثل کرم خاکی میمونید . بایه دست همتونو له میکنم .اسماعیل هم خندید و گفت :روی تشک معلوم میشه کی کرم خاکیه .حمید برای اینکه از ما زهرچشم بگیرد,خودش لباس خاکی رنگش را در آورد وبا زیرپوش آمد روی پتوهای وسط سنگر .اسماعیل یک نگاه سرتاسری به ما انداخت وگفت :ما چون از قدرت بچه های خودمون مطمئنیم,ضعیف ترین نیروی سنگر یعنی نعمت جوجه رو میفرستیم وسط

نعمت جلو رفت وبا حمید دست داد اما حمید دستش را پس زد و گفت:می خورمت جوجه !این را گفت و خیز برداشت تا بپرد روی نعمت ;نعمت سریع جاخالی داد واز عقب پای حمید را کشیدوآن غول بی شاخ و دم رابا صورت نقش بر زمین کرد . نعمت فرصت را غنیمت شمرد وبا یک پرش یکی دو متری روی هوا با آرنج روی کمر حمید فرود آمد تا صدای آخ او به گوش تماشاچیان برسد .

با دیدن این صحنه به وجد آمدم وهم نوا با بچه های سنگر وتماشاچیان عزیزشروع کردم به تشویق نعمت .دست میزدیم وتشویق میکردیم .نعمت جوجه !هی هی !

نعمت جوجه !هی هی !…

(رزمنده قاچاقی / صفحه 52 و 54 )

سرفصل ها ی این کتاب عبارتند از :

یک اصطلاح نظامی
رزمنده قاچاقی
بلیط لطفا
حاج آقای تازه وارد
پاتک اجباری
کرم خاکی ها
وقت مردم آزاری
تمام آرزوی جبهه

برای مشاهده این کتاب اینجا کلیک کنید.

 

4- کتاب خمپاره های فاسد: مجموعه داستان‌های طنز دفاع مقدس برای نوجوان

 

داستا‌ن‌های طنز

ناشر: کتابستان معرفت

نویسنده: داوود امیریان

تصویرگر: امیر مفتون

سال نشر : 1397

تعداد صفحات212

داستان خمپاره های فاسد برای نوجوانان توصیه می‌شود. از چهار، پنج پسر دبیرستانی که حال و هوای جبهه بدجور به سرشان زده و می خواهند هرطور که شده خودشان را میان رزمندگان جای بدهند و به خط مقدم برسند. راوی قصه تجربه یکبار حضور در منطقه عملیاتی را داشته و نقشه ای می کشد تا با دوستانش به اهواز برسند و شاید به عملیات راه پیدا کنند. امیریان در “خمپاره های فاسد” با زبانی شیرین و طنز قصه ای پرماجرا را به تصویر می کشد.

معرفی کتاب

این کتاب، مجموعه داستان های دفاع مقدسی برای گروه سنی کودک و نوجوان به صورت طنز است. مجموعه داستان «خمپاره های فاسد» دارای 20 داستان با عناوینی نظیر «اسیر خودی»، «پلک های نیمه بسته»، «خمپاره های فاسد»، «صدای خوش در سرزمین عجیب»، «دزدان توالت»، «ستون پنجمی»، «شارلاتان»، «عروسی به صرف شام و فاتحه»، «مداح فراری»، «من آنم که رستم بود پهلوان» و … می باشد.

زبان به کار گرفته شده در کتاب، زبان عامیانه است که همراهی آن با ماجراهای طنز کتاب، باعث جذاب شدن اثر شده است. همچنین استفاده از تصویرهای متنوع و جذاب در هر داستان، «خمپاره های فاسد» را تبدیل به کتابی دلنشین کرده است.

گزیده ای از کتاب

چشم تان روز بد نبیند، با یک جیغ بنفش توالت از دست مان رها شد و هرچهار نفر از ترس نیم متر پریدیم هوا! یک بنده خدا روی چال توالت چندک زده و در عالم خودش بود! خودتان را جای آن بنده خدا بگذارید. رفته اید توالت و در سکوت و تاریکی مشغول قضای حاجت هستید که ناگهان توالت بالا می رود و دورتان چهار گردن کلفت را می بینید که در چهار طرفتان قرار گرفته اند! اگر رستم هم باشد آن جیغ بنفش را می کشد؛ چه برسد به معاون فرمانده لشکر! معاون فرمانده لشکر که توسط ما غافلگیر شده بود (یا ما توسط معاون فرمانده لشکر غافلگیر شده بودیم!) در تاریکی ما را نشناخت، اما ما شناختیمش! ذوالفقار فریاد زد: «الفرار!»

برای مشاهده این کتاب اینجا کلیک کنید.

 

5- کتاب آمبولانس شتری (دار و دسته دارعلی 1): مجموعه داستان‌های طنز دفاع مقدس برای نوجوان

 

داستا‌ن‌های طنز

ناشر سوره مهر

نویسنده اکبر صحرایی

تصویرگر مسعود کشمیری

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 123

این مجموعه طنز آمبولانس شتری خاطرات مستندی است از بچه هایی که خودشان در جنگ حضور داشته اند ، که من با اقتباس از رشادت های آن ها در جنگ ، این اثر را تبدیل به 64 داستان در سه مجموعه کرده ام؛ در اصل تلاش داشته ام داستان ها در این سه مجلد، به شکل مستقل باشند، ولی به صورت ظریف با یکدیگر پیوند و وحدت داشته باشند.

اهووی ملت! رد شدن هر نوع خواننده از داستان‎های دار و دستۀ من قدغنه! شرایط واسۀ هر دو دسته، خوانندۀ کم‎حوصله و پُرحوصله، حسابی جفت و جوره. کم‎حوصله‎ها از هر جای کتاب عشقشون کشید داستانی انتخاب کنن و بخونن. البته، پُرحوصله ‎ها با خوندن کُل مجموعه اجازۀ ورود به ماجراهای تودرتو رو پیدا می‎کنن قربون. رفیق جبهه و جنگ شما، دارعلی!

از متن کتاب:

همراه رضا، آرمان و چهار پنج نفر از بر و بچّه‌های دستۀ یکم، پشت تویوتای خرگوشی حاج‌صلواتی نشسته‌ایم و می‌رویم به سمت جبهۀ طلائیه. شاپور و بقیه هم از پشت بار تویوتا دوانگشتی کف می‌زنند و سر به سرم می‌گذارند:

«می‌آد از اون بالا یه دسته حوری

همه چادر سفیدِ گوگوری مگوری»

گرما و خستگی باعث می‌شود تا حاج‌صلواتی واسۀ استراحت و رفع تشنگی جلوی کافۀ صلواتیِ جفیر ترمز بزند.

بَبَم صلوات. لبی تر می‌کنیم و می‌زنیم به راه.

از پشت تویوتا خالی می‌شویم پایین و شلاقی می‌دویم به سمت کافۀ صلواتی که با نی و شاخه‌های نخل سایبان زده‌اند. داخل سالنِ استراحت، مردانِ لباس‌خاکیِ ریش‌نقره‌ای، با شربت، خرما و چای پذیرایی می‌کنند. روی صندوق خالی مهمّات می‌نشینم تا لب تر کنم. مراد انگار که وِنج وِنجَک دارد، چرخی می‌زند توی ایستگاه و بالاخره با کمپوت گیلاسی برمی‌گردد. می‌نشیند و با سربازکن آویزان به پلاک و زنجیر گردنش کلّۀ کمپوت را می‌برد و انگشت می‌زند و دانه دانه گیلاس‌ها را هورت هورت می‌لنباند و می‌ریزد توی خندق بلا. ته کمپوت را که بالا می‌آورد، انگشتانش را لیس می‌زند. پنج شش فروند مگس سمج، به هوای شکار شیرینی کمپوت، دور دهنش به پرواز درمی‌آیند. مراد حبّه قندی برمی‌دارد و روی زبان می‌گذارد و درازش می‌کند بیرون. به سرعتی باورنکردنی، مگس‌ها روی قند می‌نشینند. مراد هم باورنکردنی زبان را غلاف و دهن را می‌بندد و مگس‌ها را قورت می‌دهد.

خدایا، از اینکه من رو آفریدی، مرسی!

دل و جگرم می‌خواهد بالا بیاید.

واقعاً مرسی هم داره قربون!

 

فهرست مطالب کتاب

خمپارۀ خوابآلود
شیپورچیِ جنگ
شعبده‌باز
خمپاره‌اندازِ پیشانیسفید
نسخه شهردار
عهدنامة مَدن
سیگاری‌ها لبخند
کمپوت گیلاس
سیگار دامادی
پُلِ خرگیری
آمبولانسِ شتری
ندارکات
قوطیِ روحیه
شاخِ جهنّم
نخِ عمر
برانکارد خنده
شهرِ فرنگ
عصای انتقام
بیمه ننه
دارعلی شوایک

برای مشاهده این کتاب اینجا کلیک کنید.

برگشت به بالا
خرید اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی با تخفیف و ارسال سریع