نقد و بررسی
کتاب ترکش ولگرد
کتاب ترکش ولگرد
در بخشی از کتاب ترکش ولگرد میخوانیم: فرمانده گفت: «همه آمادهاید؟ سلاح و مهمات کم ندارید؟ خب، پس یکبار دیگر نقشۀ عملیات را مرور میکنیم. همانطور که گفتم، دشمن فکر میکند ما فقط شبها بهش حمله میکنیم و انتظار ندارد اول صبح به آنها حمله کنیم.
از چند جناح جلو میرویم تا رودخانه را بگیریم. رودخانه نقش مهمی دارد که اگر دست ما باشد، کفۀ ترازو به نفع ما سنگین میشود. شجاعانه بجنگید و نترسید. خدا با ماست. با تکبیر من، حمله را شروع میکنیم!» من و اسماعیل کنار هم بودیم. من که خیلی ترسیده بودم. دلم مثل…
برای مشاهده کتاب های بیشتر با موضوع طنز دفاع مقدس کلیک کنید.
.
Arghavani –
خیلی جالب و خنده دار بود ،این یک روش خوب برای نشان دادن جنگ به زبان شیرین و طنز به قشر نوجوان که تصوری از فضای جنگ ندارند است و از نویسنده محترم برای زحمتی که کشیده اند تشکر میکنم.
Dara –
بعد از خوندن چند تا کتاب سنگین یا حجیم برای گرفتن انرژی یکی از کتابهای آقای داودیان رو میخونم با اینکه کتابهاشون برای ردهی سنی نوجوان نوشته شدن اما من لذت میبرم از خوندن،این کتاب هم اگر اشتباه نکنم از ۳۳ تا داستان کوتاه تشکیل شده که بعضی از داستانها خیلی خنده داره
پدرام –
وای که چقد خندیدم داستانهایی خندهدار از رفتن نوجوانان به جبهه و اتفاقات بامزه حضورشان در آنجا.?? شاید بعضی از اونا خیلی جالب نبود اما بعضیهای دیگر خیلی بامزه بود و بدی اون یکیا رو پوشش میداد. در کل کتاب خوبی بود.?
Nima –
هر کتابی که به نوشته ی آقا داوود امیران باشه کتابش زیبا و جذاب و عالیه. در ضمن بگم.طنز و خنده دار هم هست خیلی