معرفی کتاب

این کتاب، یعنی «فضه رهیافته کوی فاطمه(س)» داستان شاهزاده خانم دیروز هند است، که در ناز و نعمت می زیست و کنیزکان خدمتش می کردند، اکنون کنیزکی لاغر و فقیر و از «اصحاب صُفّه» است. پیامبر(ص) او را به خانه گلین فاطمه و علی(ع) آورد و او آنچه در آنجا دید، در هیچ کجا ندیده بود؛ آن خانه ساده، پر از صفا و معنا و بزرگواری و وفا بود. به خانه علی آمد تا یاور دست های تاول بسته و دل شکسته فاطمه(س) باشد. فاطمه(س) کار خانه را با او تقسیم کرد تا بهتر بتوانند خدا را عبادت کنند.

او از آن همه مهربانی و لطف، به حیرت آمده بود و اکنون خود را خوشبخت ترین فرد می دانست. او در راه خدمت بدین خاندان ذره ای سستی و کوتاهی نمی کرد و با جان و دل می کوشید. همو با علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) سه شبانه روز با آب افطار کرد و نان خویش را به بینوا و اسیر و یتیم بخشید. همو تا آخر عمر جز با قرآن سخن نگفت. همو…