کتاب دیدم که جانم می‌رودdidam ke janam miravad

از 8 رای
کتاب دیدم که جانم می‌رود

کتاب دیدم که جانم می‌رودdidam ke janam miravad

از 8 رای

80,000 تومان 60,000 تومان

موجود در انبار

  • موسسه فرهنگی مطاف عشق

نقد و بررسی

کتاب دیدم که جانم می‌رود

کتاب دیدم که جانم می‌رود

دیدم که جانم می‌رود خاطراتی از شهید مصطفی کاظم‌زاده، به روایت حمید داودآبادی است.شهید مصطفی کاظم زاده، متولد ۱۳۴۴ است که در عملیات مسلم بن عقیل در ۲۲ مهر ماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید.

در کتاب دیدم که جانم می‌رود به دفاع مقدس از منظر رفاقت پاک، صادقانه و بی‌آلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده.

بخشی از کتاب دیدم که جانم می‌رود:

«یکی از بچه‌های محل خبر عجیبی آورد: «حمیدرضا سعیدی شهید شد.» جا خوردم. حمید و شهادت؟ آخه چطوری؟حمید رفته بود سربازی که… توی بانه کردستان همراه هم رزمانش در کمین نیروهای ضد انقلاب می‌افته و شهید میشه…

چه کار باید می کردم، اصلا چه کار می توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می رفت: تنهای تنها. اما من نمی خواستم بروم. اصلا من اهل رفتن نبودم. نه می خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه ها داشتم برای فرداهای دوستی مان. حالا او داشت می رفت…

 

برای مشاهده کتاب های بیشتر با موضوع ایثار و شهادت کلیک کنید.

 

.

وزن 270 g
ناشر

انتشارات شهید کاظمی

قطع

رقعی

شابک

978-600-5331-48-6

نویسنده

حمید داودآبادی

سال نشر

1391

شمارگان

5000

تعداد صفحات

320

8 دیدگاه برای کتاب دیدم که جانم می‌رود

  1. Darya

    به قدری کتاب خوب و دلنشین بود که نمیتونم توصیفش کنم اوایل شروع به خوندن نگران بودم که نکند خوب نباشد اواخرش که شد نگران شدم که نکند زود تمام شود! در یک کلام: کاملا دلچسب دوست داشتنی ولذیذ بود.

  2. MAhdi

    وقتی این کتاب رو خوندم خیلی نقدها در موردش نسبت به خودمون داشتم نقدهایی که شاید حرف همه شماها هم باشه ؛ با این کتاب به خودمون نقد دارم، به دلامون و اینکه چی شد که عشق، تحریف شد.
    وقتی کتاب رو خوندی وباصفا شدی،
    وقتی با جمله جمله کتاب نشستی زارزار گریه کردی و خالی شدی، وقتی توی اون حالت یه دوست عزیزی توی قلبته، اونوقت میفهمی عشق، خیلی بالاتر ازجنسیت وبالاتر از تمام باورهای ماست.
    عشق، یعنی با تمام وجود خالص بودن. یعنی رفاقت ؛ و ما از رفاقت چی میدونیم… این کتاب عشق واقعی رو برات ترسیم میکنه حتما بخونش👌👌💐💐

  3. Darya

    کتاب حکایت عاشقی به سبک نور بود. کتاب حکایت رفاقت بود، از نوع جاویدالاثر. کتابای زیادی میخونیم در رابطه با مهر همسرانه؛ و رفاقت، ورای تمام اینها، باید بهش پرداخت. روح هرکس زوج آفریده شده، و اون زوج رفیقه. ان شاءالله توفیق، موهبت، نعمت داشتن یک همراه آسمونی رو بدست بیاریم و اگر آوردیم از دست ندیم. باید خوند، باید خوند تا فهمید رفاقت ینی چی، تا فهمید “مهر” حقیقی ینی چی تا فهمید مثلث عاشقی “ما، واسط/رابط/ عزیز زمینی و حضرت عشق”، یعنی چی.

  4. مهدی

    کتابی است جامع و کامل در بستر غیرت و احساس و سختی و زیبایی سرگذشت ادم های اسطوره ای را شرح میدهد که واقعا خدایی بودند و دوستی هایشان از جنس هدف و زندگی بوده اهدافی همچو نزدیکی بیشتر به خدا و دراخر شهادت برای نسل ما که از این اتفاقات و صحنه ها هم خوشبختانه و هم متاسفانه بویی نبرده ایم کمکی بود برای درک کردن و تصور کردن حال و هوای مردان بی ادعای ان زمان👌فرجام کلام ارزش خواندن و کمی به فکر فرو رفتن را دارد

    یه دوست خوب,یه همراه,یه رفیق که در نوجوانی وقتی شرایط گناه هم فراهمه از آن دوری میکنه و باعث میشه یه دختر نوجوون هم دست از خطا بکشه, خیلی روح بلندی داشتی آقا مصطفی! امیدوارم در این وانفسا که گناه رواج پیدا کرده خواندن زندگی این شهید به عزیزای نوجوان و جوانمون کمک کنه مراقب خودشون باشن تا آلوده به گناه و حرام نشن. و سهم همه یکی از این دوستهای ناب بشه. خوشا بحال آقای داوود آبادی که این دوستی را تجربه کردن! واقعاً آقا مصطفی جانِ ایشون بودند و رفتنشون برای ایشون خیلی سخت بوده. میتونیم تصمیم بگیریم که مثل این شهید باشیم و دوست باشیم به معنای واقعی! ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می رود وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود

  5. MareamAhmadi

    یادمه هنگام خوندن کتاب فقط اشک بود که جاری می‌شد. قسمت هایی از کتابم از سیل اشک برآمده. دلیلش هم سن بودن خودم با مصطفی بود. علت جاری شدن اشک تفاوت راهمان بود.او کجا و من کجا…😔😔😔

  6. گمنام

    بسمه یا انیس من لا انیس له “غارت عشق برده نقدم و جنس رشتهٔ عشوه بسته پودم و تار” و عشق، در رابطه با این کتاب به خودمون نقد دارم، به دلامون و هدفهامون و اینکه چی شد که عشق، تحریف شد و معنی دیکری از آن بیان شد. وقتی باصفا شدی، وقتی نشستی

  7. دلاور

    یعنی یه بچه‌ی پرورشگاهی که هنوز درست بلد نیست تفنگ دستش بگیره و جلوی دشمن وایسه؟ درسته که ما پدرومادرمون رو گم کردیم، ولی دین و ایمان‌مون رو که گم نکرده‌ایم..

  8. MareamAhmadi

    کتابی است جامع و کامل در بستر غیرت و احساس و سختی و زیبایی سرگذشت ادم های اسطوره ای را شرح میدهد که واقعا خدایی بودند و دوستی هایشان از جنس هدف و زندگی بوده اهدافی همچو نزدیکی بیشتر به خدا و دراخر شهادت برای نسل ما که از این اتفاقات و صحنه ها هم خوشبختانه و هم متاسفانه بویی نبرده ایم کمکی بود برای درک کردن و تصور کردن حال و هوای مردان بی ادعای ان زمان👌فرجام کلام ارزش خواندن و کمی به فکر فرو رفتن را دارد

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

محصولات مرتبط

شما هیچ محصولی را مشاهده نکرده اید.