احتناک

احتناک

40,000 تومان

ناموجود




متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. می‌توانید از طریق لیست بالای صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید
افزودن به لیست انتظار

نقد و بررسی

احتناک

فرشتگان مأموریتی محرمانه دارند تا به واسطه­‌ی یک عملیات در زمین، نبرد نهایی آخرالزمان و ظهور منجی را تسریع کنند. نقش اصلی را در این عملیات قرار است یک انسان عادی و گمنام انجام دهد که در باور فرشته‌­ها و جنیان نمی­‌گنجد که وی برای چنین وظیفه­‌ی خطیری برگزیده شده باشد. از سوی دیگر، جنیان نیز درصدد تمهیداتی برای برپایی هرچه سریعتر حکومت شیطان بر کل جهان هستند. آن­‌ها از طریق گماشته­‌های زمینی خود توانسته­‌اند عمده سرزمین‌­های جهان را تحت سیطره­‌ی خود دربیاورند جز یک سرزمین که نامش سلماف است و پیش از این در تصرف جنیان بوده اما با دخالت فرشتگان از چنگ آن­‌ها بیرون رفته و اینک حکومتی آسمانی در آن تشکیل شده است. اینک جنیان از طریق مهره­‌های درونی و بیرونی خود با حملات و نقشه­‌هایی گوناگون به آنجا حمله می‌­کنند و هربار زخمی بر آن می­‌زنند. فرشتگان نیز هربار با مهره‌­های زمینی خود مقابل جنیان می­‌ایستند. ضمن آنکه فرشتگان در مأموریت محرمانه‌­ی خویش نیز از عالَم بالا دستور دارند که به پرورش و تربیت آن انسان عادی و حفظ او از دستبرد شیاطین بپردازند تا روز موعود. داستان این نبردها تا آن­جا پیش می­‌رود که جنیان اقدام به تشکیل گروهی خون­‌ریز در زمین می­‌کنند که سلماف را محاصره می­‌کنند. انسانی که مهره‌ی اصلی عملیات فرشتگان است همراه سپاه مخصوص سرزمین سلماف، عازم نبرد با گروه خون­‌ریز می­‌شود. و …

… جمیله کاغذ را دست مردِ تنکریش داد، عشوهای کرد و با لبخندی حکاکیشده بر لب، خیره در چشمان مرد ماند. مرد که دهان خویش را نیز به یاری نگاه فراخوانده بود، با این ‌که نمیتوانست از رخسار آتشین دخترک دل بکَند، ناگزیر چشم از او برگرفت، کاغذ را گشود و خواند. پس از خواندن فرمان، دستش را به نشانۀ اطاعت روی چشم گذاشت. سپس با لبخندی بر لب، دست راستش را سوی جمیله برد و با اضطرابی هویدا در چشمانش، دست او را گرفت. جمیله با صدای بلند خندید. بادی تند، لولای پنجره را به شدت حرکت داد و دو لنگۀ آن را بر هم کوبید. مردِ تنکریش برخاست پنجره را بست، پرده را کشید و کورسوی نگاه خورشید به خانهاش را پوشاند. سوفیل که کنار پنجره بود، لوحش را گشود، نامی را خط زد و با قطره اشکی در چشم، سوی عرش پَر گشود.

وزن 187 گرم

مشخصات

  • زبان کتاب
    فارسی
  • شابک
    978-600-441-367-1
  • سال نشر
    1400
  • چاپ جاری
    1
  • تاریخ اولین چاپ
    1400
  • شمارگان
    2000
  • نوع جلد
    جلد نرم
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحات
    184
  • ناشر
    دفتر نشر معارف
  • نویسنده
    تقی شجاعی
  • وزن
    187
  • تاریخ ثبت اطلاعات
    یکشنبه 19 دی 1400
  • تاریخ ویرایش اطلاعات
    پنجشنبه 23 دی 1400
  • شناسه
    96337

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “احتناک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط