نقد و بررسی
آفتاب در مصاف: گزیده بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی
معرفی کتاب
«آفتاب در مصاف» کامل ترین مجموعه ای است که تاکنون درباره ی واقعه ی عاشورا از منظر رهبر انقلاب منتشر شده و مرجع و منبع جامعی است برای پژوهشگران، وعّاظ و مبلّغان، مداحان و ذاکران و عموم مردم در تبیین علل، ابعاد، اهداف و آثار قیام حسینی و پاسخ به شبهات این حوزه.
نزدیک به 14 قرن از عاشورای سال 61 هجری می گذرد؛ روزی که «آفتاب» بی غروب حقیقت و عدالت به «مصاف» ظلمات ظلم و فساد رفت و فروغ شور و معرفتش، از همان زمان تا همیشه ها، در پهنه ی تاریخ، چشم حقیقت خواهان و عدالت جویان عالم را خیره کرد و تکاپوی چندقرنه ی شب پرستان نیز برای محجوب کردن جمال و جلالش نافرجام ماند؛ و ظلمت را چگونه یارای «مصاف» با «آفتاب» تواند بود؟
حسین بن علی(علیه السّلام) آفتاب است و بلکه رشکِ آفتاب؛ آفتابِ منظومه ی معرفت و شور و حماسه که حیاتی دوباره به اسلام و جبهه ی حق داد؛ انوار هدایتش، عاشقان را راه می نماید و حرارت مشعله اش، قلوب مؤمنان را گرم می کند. اگر «آفتابِ چرخ، بندِ یک صفت» است (مثنوی مولوی)، امام حسین(علیه السّلام) «خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین» است (محتشم کاشانی) که خورشید نیز در اندوه شهادت و فقدان او، عزادار و سیاه پوش شد؛ چنان که شاعر عرب، عبدالمنعم فرطوسی در «ملحمة اهل البیت(علیه السّلام)» خود گفت: «هاهنا الشّمس اثکلت بضحاها/ حین غشی القتام وجه ذکاء».
این «آفتاب»، نه تنها از آنِ شیعیان و مسلمانان، بلکه متعلق به همه ی آزادگان و عدالت خواهان است و فداکاریش در راه احیای حق، تحسین و اعجاب غیرمسلمانان را نیز برانگیخته است. هم چنان که پولس سلامه، ملحمه سرای مسیحی لبنانی، خونِ حسین بن علی(علیه السّلام) را پرتو روشنایی بخش شام ظلمانی می داند: «دمک السّمح یا حسین ضیاء/ فی الدّیاجیر یلهم الشعراء» و هم وطنش، سعید العسیلی در «ملحمة کربلاء» تصریح می کند که پس از حسین (علیه السّلام)، آزادگان با سرافرازی جان به مرگ می سپارند و خود، مشعل هدایت خواهند شد: «سیکون للاحرار حرار رأساً شامخاً/ بعد الممات و للهدی مشعالاً».
«آفتاب در مصاف»، اثر مبسوطی است در شرح صفات این آفتاب و وصف مصاف او در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی. این کتاب، با موضوع علل و ابعاد واقعه ی عاشورا در ۱۰۴۰ صفحه، همه ی گفتارها و مطالب معظّم ٌله را از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۰ درباره ی وجود مقدّس امام حسین(علیه السّلام) و تحلیل وقایع پیش و پس از عاشورا را به ترتیب تاریخی، در خود جای داده است و مرجع و منبع ارزشمندی برای استفاده ی پژوهشگران، وعّاظ، مداحان و عموم مردم در تبیین علل، ابعاد، اهداف و نتایج قیام حسینی و پاسخ به شبهات این حوزه است.
گرچه در این اثر، بیانات رهبر معظّم انقلاب در یک بازه ی زمانی 33 ساله به ترتیب سیر تاریخی تدوین شده و طبعاً به دلیل افاضه ی مطالب در شرایط و اقتضائات زمانی مختلف، ایشان ممکن است از زوایای متفاوتی به تحلیل حماسه ی حسینی پرداخته باشند، اما نگاه محقّقانه و روح واحدی در محتوای کلّی کتاب مشهود است. همچنین عنوانگذاری محتوایی، چکیده نویسی در حاشیه ی کتاب، استخراج چارچوب بیانات و نمودار درختی محتوا به شیوه ی نمایه ی معکوس و ارائه ی نمایه های مختلف در پایان کتاب، از مهم ترین قابلیّت های این اثر است که دسترسی مخاطب به دیدگاه های ایشان در موضوعات جزئی مختلف را به آسانی میسّر می کند.
لوح فشرده ای که به ضمیمه ی کتاب تهیّه شده، نیز با استفاده از روش های جدید و مؤثر اطلاع رسانی مانند فهرست تفصیلی و موضوعی مطالب، نمایه ی لفظی، نمایه ی آیات، نمایه ی روایات، نمایه ی کلمات بزرگان، کتابنامه ی جامع و ارائه ی مستندات کتاب، امکان دسترسی بهتر و نظام مند مخاطب به مطالب کتاب را فراهم می آورد.
برخی از مهم ترین موضوعات و مضامینی که در کلام رهبر معظّم انقلاب اسلامی در این کتاب بارها و بارها مورد اشاره، بررسی و تحلیل قرار گرفته اند، عبارتند از:
محرّم، عاشورا، اربعین
مباحث کلّی در باب معنا و مقام و برکات ماه محرّم، روز عاشورا و روز اربعین، بخش چشمگیری از مطالب این کتاب را به خود اختصاص داده است. تبیین معنای محرّم در منطق شیعی، مغتنم شمردن استفاده از فرصت محرّم به عنوان تدبیری الهی از سوی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و سپس مباحثی درباره ی واقعه ی عاشورا و رمز ماندگاری آن، در عناوین متعدّدی بررسی شده اند.
رهبر معظّم انقلاب در مواضع مختلف از عاشورا با تعابیری چون «غم انگیزترین و ماندگارترین حادثه تاریخ»، روز «حیات ابدی اسلام»، «تجلّی گاه تفکر انقلابی شورشگر شیعی»، «عظیم ترین مصیبت تاریخ»، «عرصه ی جهاد با دشمن درون و برون»، «رمز ماندگاری دین در طوفان حوادث»، «الگوی همیشگی تاریخ»، «واقعهای کوتاه با تأثیری شگرف»، «تجلّی گاه اقامه ی عدل و سرکوب قدرت های تاریخی» و… یاد کرده اند و بر ضرورت شناخت دقیق و ژرف کاوی این واقعه ی خاص و استثنایی تأکید کرده اند.
عناوین متعدّدی از این اثر نیز به بررسی جایگاه خاص روز «اربعین» و بزرگداشت آن اختصاص دارد که معظّمٌ له بارها به اهمیّت آن تأکید کرده و از آن به «امتداد عاشورا»، «آغاز و توسعه ی پیام کربلا»، «اوّلین جوشش کربلا»، «پایه گذار یاد نهضت حسینی»، «آغاز دلربایی حسینی»، «تجلّی گاه ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار» و… تعبیر کرده اند.
امام حسین(علیه السّلام) قبل از عاشورا
گرچه نام امام حسین(علیه السّلام) با عظیم ترین و دردناک ترین حادثه ی تاریخ پیوند خورده و با شنیدن نام مقدسّش، همگان بی اختیار به یاد شهادت شورمندانه ی ایشان در صحرای نینوا می افتند، اما نباید از فضایل و مواضع ایشان در مابقی دوران حیاتشان غفلت کرد؛ از مقامش در چشم پیامبر (صلوات الله علیه و آله) و از خصوصیّات، مواضع و عملکردهایشان در دوران امیرالمؤمنین و امام حسن (علیهما السّلام). بخشی از مطالب کتاب به بررسی مواضع امام حسین(علیه السّلام)در این دوران اختصاص دارد و پاسخ به برخی شبهات. مثلاً شبهه ی ناشیانه ای که برخی بدون توجه به تفاوت های دوران حسنین(علیهما السّلام) مطرح کرده اند که «اگر امام حسین(علیه السّلام) به جای امام حسن بود، صلح انجام نمی گرفت!»(ص 276-275)
زمینه های تاریخی عاشورا
شهادت فرزند پیامبر، نشانه ی بازگشت جاهلیّت و عمق انحراف جامعه اسلامی آن روزگار است. بخشی از مطالب این کتاب به تشریح وضعیّت عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان، قبل از واقعه ی عاشورا از منظر رهبر انقلاب پرداخته است که به خوبی انگیزه های قیام امام حسین (علیه السّلام) را توجیه و تبیین می کند. چرایی بازگشت به جاهلیّت در جامعه ی صدر اسلام، شواهد تاریخی ارتجاع بعد از پیامبر(صلوات الله علیه و آله)، تهی شدن جامعه از ارزش ها و مکارم اخلاقی و انسانی، جفا در حقّ امام حسن(علیه السّلام)، کوتاهی خواص، لغزش ها و سستی ایمان و… از جمله ی مهم ترین عواملی هستند که در این بخش با ارائه ی مصادیق متعدّد مورد بررسی قرار گرفته اند. در چنین شرایطی است که امام (علیه السّلام)، مسئولیّت خطیر حفظ اسلام از دشمنان را بر عهده می گیرد و علیه انحطاط ویرانگر جامعه اسلامی قیام می کند.
درس ها و عبرت های عاشورا
بخش عمده ای از مطالب کتاب به تشریح پیام ها، درس ها و عبرت های واقعه ی عاشورا برای نسل امروز اختصاص یافته و با توجه به این که برخی بیانات معظّمٌ له در اقتضائات زمانی و ناظر به حوادث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاصی ایراد شده، طبعاً در هر یک از آنها بر برخی از این درس ها و عبرت ها تأکید خاصّی شده است. درس ها و عبرت هایی چون حرمت ذلّت پذیری، عزیزتر بودن اسلام از جان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام حسین (علیه السّلام)، نهراسیدن از غربت و مرگ و اسارت در راه حق، رابطه ی ایمان و مقاومت، فدا شدن در راه اسلام و قرآن، پیروی از رهبر، فداکاری، اهتمام بر دشمن شناسی، ضرورت فداکاری برای ارزش های برتر، بصیرت و تکلیف شناسی در مواقع حسّاس، جهاد با دشمن درون و برون، جمع تهذیب و سیاست، نقش خواص در دو جبهه ی حق و باطل، ارتباط سستی ایمان با لغزش ها، ارتباط دنیاطلبی با بی بصیرتی و سقوط و… .
یکی از مهم ترین درس ها و عبرت های عاشورا برای جامعه ی امروز ما که در این کتاب از لسان رهبر معظّم انقلاب بیان شده، توجّه به پیوند جدایی ناپذیر «دین و سیاست» در اسلام است. به فرموده ی رهبر انقلاب، در زمان امام حسین(علیه السّلام) دین از سیاست جدا شده و حاکمیّت و قدرت سیاسی اسلام مورد تهدید قرار گرفته بود، نه اعمال فردی مردم. بنابراین، نهضت ایشان در حقیقت، حرکت خونینی بر ضدّ جدایی دین از سیاست بود (نک: ص 186-183).
در بخشی از کتاب و در ذیل عنوان «اوّلین عبرت عاشورا» آمده است: «اوّلین عبرتی که در قضیه ی عاشورا ما را به خود متوجّه می کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر (صلوات الله علیه و آله)، جامعه اسلامی به آن حدّی رسید که کسی مثل امام حسین (علیه السّلام)، ناچار شد برای نجات جامعه اسلامی، چنین فداکاری ای بکند؟… باید ببینیم آن جامعه ی اسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، در همان شهری که او حکومت می کرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟!» (ص 305-303).
فلسفه و اهداف قیام
هدف امام حسین(علیه السّلام) از قیامش چه بود؟ «حکومت» یا «شهادت»؟! یکی از بخش های خواندنی کتاب «آفتاب در مصاف»، به ویژه برای پژوهشگران و اهل تحقیق، مباحث مربوط به اهداف قیام حسینی است که همواره و به ویژه در چند دهه ی اخیر، در میان علما محل بحث و مناقشه بوده است. رهبر معظّم انقلاب نیز در چندین مورد به این موضوع پرداخته اند. از جمله در جایی ضمن نقد این دو نظریه و بیان اشکالات آنها، نظریه ی صحیح درباره ی هدف قیام حسینی را تبیین کرده اند (ص 383-378). همچنین در جای دیگری، ایشان از عاشورا به «پیوند تقدیر الهی با ایثار و عزم حسینی» یاد کرده اند (ص 365)؛ این نکته به ویژه از آن حیث حائز اهمیّت است که برخی از امویان – از جمله خودِ یزید- و وابستگان آنان، می کوشیدند تا با استنادات ناقص به آیات قرآن، واقعه ی عاشورا را با اندیشه های انحرافی و از جمله قَدَری گری، توجیه کنند.
نتایج، آثار و دستاوردهای قیام
امام حسین(علیه السّلام) علیه انحطاط و ارتجاع جامعه اسلامی قیام کرد و با شهادتش حیات ابدی اسلام را تضمین کرد. فقرات متعددی از عناوین مطالب کتاب به بررسی تأثیرات، نتایج و دستاوردهای تاریخی نهضت حسینی، از همان عاشورای 61 هجری تا روزگار معاصر اختصاص یافته است. این نتایج و دستاوردها البته با تحلیل اوضاع مسلمانان قبل و بعد از قیام عاشورا روشن تر می شود. از همین روی، در مطالب متعدّدی وضعیّت جامعه ی شیعی و اسلامی پس از قیام عاشورا، با نگاهی به دوره ی قبل از آن بررسی شده و نشان داده شده که چگونه این قیام و درس ها و عبرت های آن، در طول تاریخ، روشن کننده ی مرز میان حق و باطل، مرز میان «اسلام حقیقی و اسلام مجازی» و به تعبیر مقام معظّم رهبری «پرچم بیداری امّت مسلمان» شد (ص 215-214) و اوج این بیداری، در انقلاب شکوهمند اسلامی ملّت ایران ظهور و بروز یافت.
شرح تعابیر و کلمات معصومین (علیهم السّلام)
علاوه بر استشهادات متعدّد قرآنی که در جای جای کتاب مشهود است، بخش مهمّی از مطالب کتاب به شرح خطبه ها، نیایش ها، ادعیه و تعابیر نورانی صادره از معصومین (علیهم السّلام) و به ویژه شخصِ امام حسین (علیه السّلام) اختصاص یافته است که رهبر معظّم انقلاب، به اقتضای کلام، برخی از زوایا و نکات آموزنده ی معرفتی و اخلاقی این کلمات و تعابیر نورانی را بیان کرده اند. شرح فرازهایی از دعای شریف عرفه، زیارت عاشورا، زیارت اربعین، کلمات امام (علیه السّلام) در برخی منازل در مسیر مکّه تا کربلا، دعاهای ایشان در روز عاشورا و… از آن جمله است. همچنین در این کتاب، مفاهیم و عبارات مشهوری چون «ثار الله»، «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»، «کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا» و… شرح و تفسیر شده اند.
شهدای کربلا و فرهنگ شهادت طلبی
توضیح و تبیین مفهوم شهادت و فرهنگ شهادت طلبی، از دیگر از محورهای اصلی این کتاب است. در زندگی ارزش ها و آرمان هایی وجود دارد که مقامشان از خود زندگی والاتر است و همه ی متفکّران و مصلحان آزاده، بر ضرورت فداکاری در راه این ارزش ها و آرمان های برتر از حیات تأکید کرده اند. به همین سبب است که اولیاء الهی جان بر سر این ارزش ها می نهند و در این راه، هراسی از مرگ ندارند و بلکه با آغوش باز به استقبال آن می روند؛ چون می دانند که به تعبیر صائب تبریزی «در این بساط بجز شربت شهادت نیست/ مِی ای که تلخی مرگ از گلو تواند شست». امام حسین(علیه السّلام) نیز بر مبنای همین منطقِ ضرورت فداکاری در راه ارزش های برتر، خود و عزیزانش را فدای اسلام کرد، چون اسلام و قرآن و آرمان ها عزیزتر از جان آنها بود (نک: ص 60، 81-79، 100). او به بهترین وجه ممکن، به شهادت معنا بخشید و فرهنگ شهادت طلبی و جان دادن در راه آرمان های برتر را به بشریّت آموخت.
یکی از نکاتی که در چندین موضع مورد تأکید رهبر معظّم انقلاب قرار گرفته، موضوع ارزش گذاری شهادت هاست؛ این که شهادت در راه حق، بسته به افراد و شرایط، در برهه هایی از زمان، فضیلت و آثار بیشتری دارد (مثلاً نک: ص 38، 69-68، 84، 274) و چون شهادت امام حسین(علیه السّلام) در حسّاس ترین و سرنوشت سازترین نقطه ی تاریخ انجام گرفت، شهادت ایشان و یارانش با فضیلت ترین شهادت هاست و هیچ یک از شهدای عالم، چه قبل و چه بعد از ایشان، مقام شهدای کربلا را ندارند (نک: ص 83، 263). از همین روست که معظّمٌ له از امام حسین(علیه السّلام) و اصحابش، به بزرگترین شهدا و «سادات شهیدان تاریخ» تعبیر کرده اند(ص 92، 644).
عاشورا؛ انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس
بخش معتنابهی از مطالب کتاب «آفتاب در مصاف» به پیوند عاشورا و انقلاب اسلامی، تحلیل تأثیرات قیام حسینی بر انقلاب اسلامی و تبیین هویّت مشترک و شباهت های انقلاب اسلامی با عاشورا و تفاوت های زمان ما با دوران امام حسین(علیه السّلام) اختصاص یافته است. بررسی این موضوع که چگونه از سویی انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدّس، متأثّر و مُلهم از عاشورا و تداوم آن بود و از سوی دیگر، چگونه وقوع این انقلاب، خود فرصتی جدید برای عاشورایی شدن و تحلیل درست درس ها و عبرت های عاشورا و تبیین معارف و فلسفه ی صحیح قیام حسینی فراهم کرده است.
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب، عاشورا «ام ّالمعارف و پایه ی اصلی انقلاب اسلامی» است (ص 285) و انقلاب در «ادامه ی سلسله ی تاریخی عاشورا» ظهور کرده است (ص 218). «روح استقامت حسینی در استقامت خمینی» دمیده شده (ص 516-514) و تلاشِ امروزِ دشمنان نظام اسلامی، برای از میان بردن هیئات مذهبی و مجالس حسینی دقیقاً به همین نکته برمی گردد. در بسیاری از مطالب کتاب و به اقتضای بحث، ضمن تأکید بر زمان شناسی و شناخت نیاز زمان، درس ها و
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.