نقد و بررسی
مهمان ناخوانده
تو یه شب سرد زمستون، ننه پیرزن توی خونه، زیر کرسی گرمش نشسته بود و با کلاف های قرمز رنگش مشغول بافتن یه کلاه قشنگ بود.
یکی از رو، یکی از زیر…
ننه پیرزن همین طوری که کلاه قشنگش را می بافت برای تنهایی خودش آواز می خوند:
کلاغه میگه غار غار
صبح تا شب کار کار
هرکسی کم کاری کنه
کارش میشه زار زار
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.