نقد و بررسی
کتاب بر بلندای حلب
کتاب بر بلندای حلب
بر بلندای حلب روایتی از مقاومت نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران مقابل داعش
خاطرات قاسم قاسمی، رزمنده ارتش جمهوری اسلامی ایران که در دومین گروه اعزامی ارتش، در اسفندماه سال 1394، به عنوان نیروی مستشاری عازم سوریه شد و پس از استقرار در دمشق، به خلصه اعزام شد و در گردان حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام ماموریت خود را آغاز کرد.
گزیده از کتاب بر بلندای حلب:
فرمانده گردانی بودم که یک گروهانم کامل از هم پاشیده بود، گروهان دیگرم هم، مهماتی برای جنگیدن برایش نمانده بود. از فرمانده گروهانم (محسن قوطاسلو) خبری نداشتم و فرمانده محورم هم در یکی از خانه های بی نام و نشان روستای برنه، با مرگ دست و پنجه نرم می کرد و نمی دانستم باید خودم را چگونه به او برسانم.
دوباره شعار دادن نیروهای دشمن شروع شده بود. صدایشان به حدی نزدیک بود که احساس می کردم داخل کوچه هستند. این حربه آنها کاری تر از جنگیدنشان بود و در این مواقع ترس را کاملا توی چهرۀ بچه ها می دیدم.
سریع دست به کار شدم و از صفرزاده خواستم که با صدای شعار، منطقه را به آشوب بکشد. خودم هم بلند شدم و با بچه ها شروع کردیم به شعار دادن!
.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.