نقد و بررسی
اژدها سوار
معرفی کتاب
نشر افق از کورنلیا فونکه نویسندهی بزرگ آلمانی و برندهی دو جایزهی بمبئی و روزویتا، غیر از اژدها سوار 4 کتاب دیگر هم منتشر کرده است.
کتاب سیاه قلب او از مهمترین رمانهای ادبیات نوجوان است که در نمایشگاه لایپزیک 2009 به عنوان محبوبترین کتاب منتخب نوجوان، جایزهی بینالمللی نوجوان را دریافت کرد.
کورنلیا فونکه عاشقِ اژدهاست و کتاب اژدهاسوار هم دربارهی اژدهاها (گفتن لازم داشت؟!) اژدهای جوانی به نام فایردرِیک وقتی میفهمد انسانها میخواهند مثل مور و ملخ به سرزمین آبا و اجدادیاش بیایند و آنجا را هم خراب کنند، تصمیم میگیرد راه بیفتد و برای خودش و قوم و خویشهایش جای جدیدی برای زندگی پیدا کند؛ سرزمینی در کوههای هیمالیا به نام لبهی بهشت که بکر است و تا حالا دست هیچ آدمی به آن نرسیده. لبهی بهشت، سرزمین افسانهای همهی اژدهاهای جهان است.
اژدهای جوانِ داستانِ ما با یک جنِ کوچک به نام سورِل و پسرکی به نام بِن سفر خود را آغاز میکند. این گروه عجیب اما وفادار، در طول مسیر با انواع و اقسام دشمنها و مانعها روبهرو میشوند. اما خب آنها دوستانی هم پیدا میکنند، مثل پروفسور گرینبلوم و خانوادهاش و رازهایی را کشف میکنند که نفسمان در سینه حبس میشود. اژدهاسوار اثری است که هر خوانندهی نُه سال به بالایی را میخکوب میکند؛ از آن کتابهای «نشودزمینشبگذاری» است. حالا این را هم داشته باشید که بر اساس این کتاب، انیمیشنی هم بهتازگی ساخته و یک ماه پیش، اکران شده است.
وقتی فایردرِیک جوان سفرِ اکتشافیاش برای نجات همنوعانش را شروع میکند، هیچکسی فکر نمیکند او موفق خواهد شد، هیچکسی فکر نمیکند او جانِ سالم به در میبرد. هر چه باشد، اژدهاهای جهان پراکنده شدهاند و آدمها، جان خیلیهاشان را گرفتهاند. اژدهاسوار تندبادی است از قصه و جادو و رمز و راز؛ دوستیهایی که به بوتهی آزمایش گذاشته میشوند و اسراری که باید فاش شوند. اژدهاسوار گنجینهای است از افسانهها و اسطورههایی که متعلق به همهی آدمهای جهاناند؛ کتابی پر از جادو و هیجان و امید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.