نقد و بررسی
پهلوان دیوانه سر
معرفی کتاب
در زمانهای قدیم پهلوانی بود که به او میگفتند «دهدلی دومرول» یعنی دومرول ویوانه. بالای رودخانه خشکی پلی ساخته بود. هرکس از روس پل میگذشت سی سکه نقره از او میگرفت و هر کس از روی پل نمگذشت، چهل سکه. وقتی علی این کار را از او میپرسیدند، میگفت: چون در دنیا هیچ کس دیوانهتر و پرزورتر از من نیست. از قضا روزی کاروانی نزدیکی پل منزل کرده بودو چون در یکی از چادرها پسر جوانی مرده بود، صدای گریه و زاری از آنجا به گوش میرسید. پهل.ان وقتی صدای گریه شنید خودش را چادر رساند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.