نقد و بررسی
تیک، تاک، پیداکن، پچسبان
مادر با ناراحتی گفت: اگر آنها پیدا نکنید، وقت نهار ازخوردن گوشت خبری نیست. بچه ها غمگین شدند و به دنبال دستکش ها گشتند. نزدیک ظهر بود که آنها را پیدا کردند وپیش مادرشان آوردند.
مادر خوشحال شد. وآنها را بخشید وبه هرکدامشان مقداری گوشت داد.
بچه گربه ها با شادی غذایشان را خوردند و بعد دستکش هارا شستدند و روی رخت پهن کردند.آنها مواظب بودند دستکش هایشان دیگر گم نشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.