نقد و بررسی
قصه های حمید و ریحانه 2: ما به پارک می رویم
به محوطه ی بازی که رسیدند ریحانه به برادرش گفت:حمید نگاه کن! دوستت سوار سرسره شده. حمید به وسایل بازی نگاه کرد و دید بهروز دارد پسر بچه ای را که از او کوچک تر است، هل می دهد تا خودش زودتر سر بخورد… .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.