نقد و بررسی
ریشه در اعماق
معرفی کتاب
این داستان در زمره داستان های دفاع مقدس جای می گیرد. «ریشه در اعماق» حکایت جوان بلوچی است به نام شفی محمد یا شاپوک که در بمپور سیستان و بلوچستان زندگی می کند. پدرش فیض محمد، انسان زحمت کشی است که دو فرزند دارد. شفی و دختری به نام عایشه که افلیج است و پا ندارد. مادر خانواده نیز زنی فرتوت و نحیفی است که قسمت زندگی شان را سختی و بدبیاری می داند.
شفی محمد یا شاپوک که سنّی مذهب است در کتابخانه مسجد آل محمد کتابداری می کند و از طریق آشنایی با شریق و نطقی علاقمند به حضور در جبهه می شود. خانواده شفی به دلیل موقعیت و فرهنگ و آداب خاص منطقه، مخالف حضور وی در جبهه و حتی رفت و آمد با انقلابی ها هستند. به خصوص عموی او خان محمد که قاچاقچی و جزو اشرار منطقه است.
به هر صورت شفی محمد، که گفته است یاسر صدایش بزنند، بدون اجازه پدر و مادرش به جبهه می رود. آن جا از طریق یکی از فرماندهان با دختری به نام «بماه» که پدرش شهید شده ازدواج می کند و پس از ۲ ماه با وجود مخالفت های جدی بماه، تکلیف خود را حضور در جبهه می بیند و راهی جنگ می شود. در یکی از عملیات ها موجی شده و …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.