نقد و بررسی
کتاب آرام جان
کتاب آرام جان
محمد حسین متولد 1374 و دانشجوی علوم سیاسی، بسیجی مخلص و پیرو خط ولایت و رهبری به طوری که به نقل از پدر بزرگوارش جز خط رهبری را قبول نداشت و در مسجد به مردم خدمت می کرد. خیابان پاسداران، توحش گرانی موسوم به دراویش و ایجاد ناامنی و به شهادت رساندن سه تن از نیروهای انتظامی، محمد حسین داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت که او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری مجروح و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته شد و به فیض شهادت نائل آمد.
گزیده متن کتاب آرام جان
انگار زخم پای محمد حسین ذره ذره روحم را می خورد. نمی توانستم دور خانه راه بروم. زبانم در دهانم شده بود مثل یک تکه چوب خشک. دوتا توت خشک گذاشتم در دهانم. تا توت نم پس داد و مزه اش رفت زیر زبانم، هری دلم ریخت. مزه شیرینی توت.
برای دین کتاب های بیشتر با موضوع ایثار و شهادت کلیک کنید.
.
مهدی –
سلام ویژه به خانم فاطمه تاجیک مادر شهید حدادیان مادری نمونه … اگه شهدایی مثل جوانان و پسران شما برای امنیت این آب وخاک سینه سپر نمیکردند و از جانشان نمی گذشتند.جوانمردانه از میهنشان دفاع نمیکردند.این گرگها وکفتار صفت ها نمیگذاشتند من وامثال من هیج شب آرامی داشته باشیم.
اجر شما با سید الشهدا
Nima –
عالی بود بسیار زیبا کاملا اخلاق و رفتار شهید رو به مخاطب میشناسونه خوش به سعادتت محمد حسین برای ما هم دعا کن با شهادت عاقبت بخیر بشیم