نقد و بررسی
کتاب شنبه آرام
کتاب شنبه آرام
کتاب شنبه آرام اثری است از جنس عاشقانه یک همسر؛ در این کتاب که محمد مهدی بهداروند نگارش آن را بر عهده داشته است خاطرات سرکار خانم صدیقه قاسمی، همسر شهید محسن فخری زاده گردآوری شده و خدمت تمام کتاب دوستان عرضه شده است.
گفتم :« محسن جان! دیر میای، بچه ها نگرانت هستن.» لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد، حری که زبانم را قفل زد.
غیرتمند گفت:«هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم.»
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری زاده.
آیا اسرائیل به شنبه آرام رسید…؟
برای دیدن کتابهای بیشتر با موضوع ایثار و شهادت کلیک کنید.
.
Darya –
کتاب خیلی خوبی هست. خیلی بااحساس و روان نوشته شده. نمیشه توقع داشت که به وسیله همین یک کتاب، شهید بزرگوار رو بشناسیم. این کتاب بالاخص در جهت شناخت کردار یک دانشمند مومن در جایگاه همسر، مناسبه.
Nima –
خیلی هم عالی
برای آشنایی با جنبههایی از حیات زمینی این شهید بزرگ خوب بود ولی کافی نیست و صد البته نیاز به کارهای بیشتر و قویتر برای علاقمندان و ارادتمندان به پیشرفت کشور حس می شود
MareamAhmadi –
از خوندن کتاب لذت بردم ،متن روان و جذابی داره و آدم رو برای خوندن ادامه داستان تشویق میکنه، چیزهای زیادی از شخصیت و تفکر و منش شهید فخری زاده رو برامون نشون میده. از نویسنده تشکر میکنم که کتابی در شأن شهید بزرگوار که برای اکثر مردم ناشناخته بودند، به این زیبایی نوشتند و خاطرات رو روایت کردند.
Darya –
اول که کتاب را در دست گرفتم از متن نامنسجم و این شاخه و ان شاخه رفتن کمی ناراحت شدم اما کتاب به نطر جالب و عجیب می امد در مورد مردی که حق بسیاری برگردنم داشت و من نمیشناختمش جلوتر که رفتم برای نقدهای اولیه ام جواب یافتم نمیشود هنوز از چنین مردی زیااد گفت به خاطر امنیت بقیه ی همرزمانش اما همین اشارات کافی بود تا عاشقش شوی و انقدر برایت خاص شود که وقتی میشنوی که حاج قاسم میگوید امثال من زیاد هستند و امثال فخری زاده کم و جان او از جان من عزیزتر است تعجب نکنی و شاید همین شد که روز شهادت حاج قاسم گفت بعد حاج قاسم نوبت منه انگار پشت و پناه امنیت برای شهید فخری زاده هم پرکشیده بود روحش شاد
گمنام –
خیلی زیبا و روان و پر از عشق و احساس بود. ان شاءالله ما رو هم شفاعت کنن.. فکر نمیکردم انقدر نازنین بوده باشن. حقا که لیاقتشون فقط شهادت بود