نقد و بررسی
کتاب اکبرکاراته و خرش
کتاب اکبرکاراته و خرش
داستان های اکبرکاراته، نمایی از شادی های پاک نوجوانان با غیرتی است که شکوه حماسه و ایمان و اخلاق شان جَنگ را به جُنگ تبدیل کرده بود. لازم به ذکر است که مجموعه کتاب های طنز دفاع مقدس برای نوجوان در سیزدهمین همایش کتاب سال حوزه شایسته تقدیر دانسته شد.
گزیده ای از کتاب اکبرکاراته و خرش
انگار نه انگار که جبهه است. ملت را جمع کرده بود دور خودش که مثلاً باشگاه کاراته راه انداخته است. چند روزی نگذشت که دستش رو شد. این آقای مربی فقط یک هفته آموزش دیده بود. شاگردانش این موضوع را که فهمیدند بلایی سرش آوردند که عبرت دیگران بشود!از آن وقت معروف شد به اکبرکاراته
اکبر، بمب خنده بود. همرزمان هم سن و سالش نیز دست کمی از او نداشتند. بچه های گروه آنها که همگی نوجوان های پر شرّ و شور بودند معروف شدند به جغله ها!
نگاهشان که می کردی انگار فقط برای خنده و بازی به جبهه آمده اند. نماز شب خواندنشان را که می دیدی احساس می کردی کاری جز عبادت ندارند. حماسه هایشان را اگر می دیدی ….علامت فتحه را که از ابتدای واژه “جَنگ” بردارید و جایش ضمه بگذارید، می شود جُنگ. یعنی مجموعه ای که پر است از جذابیت و زیبایی. جَنگ ما یک جُنگ بود. نشاط و شادی، یک زاویه از حماسه دفاع مردم، از این مرزوبوم در طول سال های جنگ تحمیلی است.
زهرا –
کتاب خیلی خنده داری بود توصیه میکنم اگر جمع نوجوانی دارید حتما بخوانید و با هم بخندید خنده حلال
خیلی جذاب بود من اون داستانش رو که رفتن سوار لودر بشن خیلی بهم چسبید و دوست داشتم و کلی باهاش خندیم ممنونم از نویسنده کتاب
حسین –
خیلی با حال بود داستانهاش و کلی خنده دار بود مخصوصا اونجایی که فکر میکرد شهید شده و حوریان بهشتی دارن ازش پذیرایی میکنن و به دلش صابون میزد یهو با داد پرستار فهمید خبری از بهشت نیست و تو بیمارستانه???????
سمانه –
من از جشن پتو هاشون خیلی خوشم میامد و کیف کردم از خوندنش توصیه میکنم شمام بخونید انگار باهاش زندگی میکنید