در این مطلب ۵ کتاب از بهترین کتاب ها برای پیشرفت در زندگی را معرفی کردهام. شاید برایتان جالب باشد که چرا ۳ کتاب اول لیست بهترین کتاب برای پیشرفت من، یعنی کتابهای هفت عادت مردمان موثر، عادت های اتمی و قدرت عادت؛ همگی در مورد عادتها هستند.
در این مورد باید بگویم برای ایجاد تغییر و پیشرفت در زندگی، آنچه که مهم است عادتها و روتینهای ماست. نتایجی که در آینده میگیریم، حاصل عادتهای فعلیمان هستند. مثلا وزن ما در آینده بهواسطه عادتهای غذاییمان تعیین میشود. بنابراین برای پیشرفت و رسیدن به خواستههایمان باید روی عادتهایمان کار کنیم.
دو کتاب دیگر که برای پیشرفت معرفی کردهام شامل مهره حیاتی و هنر ظریف بیخیالی است. مهره حیاتی را میتوان بهترین کتاب برای پیشرفت در محیط کار دانست.
کتابهایی که معرفی کردهام برای پیشرفت مالی هم کتابهای خوبی هستند. اما اگر به صورت اختصاصی به دنبال بهترین کتاب برای پیشرفت مالی هستید، کتابهای ثروتمندترین مرد بابل، پدر پولدار و پدر بیپول، بیندیشید و ثروتمند شوید کتابهای خوبی در این زمینه هستند.
بهترین کتاب ها برای پیشرفت در زندگی
۱- هفت عادت مردمان موثر (The 7 Habits of Highly Effective People)
درست است که در مورد کتاب هفت عادت مردمان موثر بسیار گفتهاند و نوشتهاند، اما مگر میشود لیستی از بهترین کتاب ها برای پیشرفت در زندگی ارائه داد و در آن نامی از این کتاب نبرد. کلا هرچه از کمالات این کتاب بگوییم، کم گفتهایم.
استفان کاوی در این کتاب از هفت عادت مهم برای موفقیت حرف میزند و روش درونی کردن و پرورش آن را یاد میدهد. ۳ عادت اول مربوط به پیروزیهای فردی، ۳ عادت دوم مربوط به پیروزیهای همگانی و عادت هفتم که بازسازی و نوسازی نام دارد، تکمیلکننده عادات قبلی است.
قدرت پارادایم و الگو
در قسمت مقدمه نویسنده از قدرت پارادایم و تغییر آن میگوید و سعی میکند تا ذهن مخاطب را برای ادامه کتاب و بیان هفت عادت آماده کند.
پارادایم، روش نگرش ما به دنیاست. اگر شما نقشه درست را نداشته باشید و بیشترین تلاش را هم بکنید و تکنیکهای بسیاری هم یاد بگیرید، باز هم به مقصد نخواهید رسید. تغییر پارادایم باعث میشود ما دنیا را طور دیگری ببینیم که در گذشته نمیدیدیم و آن تغییرها، دگرگونیهای قدرتمندی را سبب میشوند.
برای پیشرفتهای اساسی در زندگی، باید دست از بریدن شاخوبرگ دیدگاهها و رفتارهایمان برداریم و به ریشهها (پارادایمها) بپردازیم؛ که دیدگاهها و رفتارهایمان برخاسته از آن پارادایمهاست.
خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر
عادت اول:
کنشگر باشید. کنشگرایی به این معنا است که همواره به کاری فکر کنید که از دستتان برمیآید و روی آن کنترل دارید. در اینجا نویسنده از دایره نگرانیها و دایره تاثیرگذاری حرف میزند. وقتی نگرانیها را لیست میکنیم، مسالههای زیادی وجود دارند که در کنترل ما نیستند. ما باید مسائلی را شناسایی کنیم که میتوانیم در قبال آنها کاری بکنیم. این مسائل در دایره کوچکی به نام دایره تاثیرگذاری قرار دارد. با مشخص کردن این دو دایره میتوانیم وقت و انرژی خود را متمرکز کنیم.
عادت دوم:
پایان هر کاری را قبل از آغاز آن در نظر بگیرید. مراسم خاکسپاری خود را مجسم کنید. ببینید دوست دارید افراد مختلف در مورد شما چه بگویند. حالا به امروز نگاه کنید و ببینید آیا کارهایی که میکنید در راستای آن حرفهاست.
عادت سوم:
کارهایتان را الویتبندی کنید. مهمترین چیزها را در اول کار در نظر بگیرید. کارگزار ارزشهایتان باشید و نه کارگزار آن آرزوها و انگیزههای آنی که در هر لحظه دارید.
عادت چهارم:
برنده-برنده تکنیک نیست، بلکه فلسفه تعاملات انسانی است. این فکر درست نیست که برای بردن شما باید کسی بازنده باشد. بنابراین به کمک کردن به دیگران هم فکر کنید.
عادت پنجم:
مهمترین اصل در رابطهها این است که اول باید دنبال درککردن باشید و بعد درکشدن.
عادت ششم:
همواره این اصل را در نظر بگیرید که مجموع از جمع اجزا بزرگتر است. بنابراین همواره دنبال فرصتی برای همکاری و جذب همکار باشید.
عادت هفتم:
برای تیز کردن اره وقت بگذارید. این عادت دیگر عادتها را ممکن میکند.
برای خرید کتاب هفت عادت مردمان موثر میتوانید از لینک زیر استفاده کنید.
۲- عادت های اتمی (Atomic Habits)
کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلیر، با عناوین فرعی “یک راه ساده و اثبات شده برای ایجاد عادت های خوب و ترک عادات بد” و “تغییرات کوچک، نتایج چشمگیر” از بهترین کتاب های پیشرفت و موفقیت محسوب میشود.
جیمز کلیر با نقل قولی از ناوال راویکانت که گفته “برای نوشتن یک کتاب خوب، باید ابتدا به خود کتاب تبدیل شوید”؛ بیان میکند که این کتاب حاصل تجربه زیستهاش میباشد. او میگوید که عادتهای کوچک و اتمی کمکش کردهاند تا پتانسیلش را بالفعل کند.
عادت اتمی چیست؟
عادت اتمی به یک تغییر کوچک، یک سود حاشیهای و یک بهبود یک درصدی اشاره میکند. این عادتهای کوچک، بخشی از یک سیستم بزرگتر هستند.
عادتها همچون اتمهای زندگی ما هستند. هرکدام یک واحد اساسی است که به بهبود کلی ما کمک میکند. در ابتدا این روتینهای کوچک خیلی مهم به نظر نمیرسند، اما بهزودی موجب تقویت یکدیگر میشوند و پیروزیهای بزرگی را رقم میزنند.
چرا عادتهای اتمی و کوچک موجب تفاوت بزرگ میشوند؟
عادتها به معنای تجمع سود حاصل از بهبودهای شخصی هستند. به همان ترتیب که سود بالاتر به سرمایهی بیشتر تعلق میگیرد و بر روی آن انباشته میشود، عادتها نیز در صورت تکرار چنین تاثیری خواهند داشت. اگر در بازهی یکروزه به آنها نگاه کنیم شاید تفاوت چندانی ایجاد نکنند، اما تاثیری که در طول ماهها و سالها برجا میگذارند، میتواند بزرگ باشد. تنها با نگاه به دو، پنج یا شاید ده سال آینده است که ارزش عادتهای خوب و عواقب عادتهای بد برایمان آشکار میشود.
تمرکز بر روی سیستم به جای اهداف
اهداف به نتایجی مربوط میشوند که خواهان دستیابی به آنها هستیم. اما سیستمها همان پروسههایی هستند که به این نتایج منجر میشوند.
برای یک مربی، هدف پیروزی در یک مسابقه است. اما سیستم همان روش بهکارگیری بازیکنان، مدیریت دستیاران و اجرای تمرینات است.
برای یک کارآفرین، هدف میتواند ایجاد یک کسب و کار میلیون دلاری باشد. اما سیستم شامل نحوه آزمون ایدههای محصول، انتخاب کارکنان و اجرای کمپینهای بازاریابی میشود.
این مثالها بهخوبی نشان میدهند که برای کسب نتایج بهتر باید روی سیستم تمرکز کرد.
برای خرید کتاب عادت های اتمی از لینک زیر میتوانید استفاده کنید.
۳- قدرت عادت (The Power of Habit)
کتاب قدرت عادت با عنوان فرعی “چرایی کارهایی که انجام میدهیم، در زندگی و کسب و کار” نوشته چارلز دوهیگ، از بهترین کتاب های پیشرفت شخصی است که به بررسی علمی نحوه شکلگیری عادات میپردازد.
کتاب تغییر عادت از مثالهای زیادی برای تفهیم مطلب استفاده کرده است و راهکارهایی را برای تغییر عادات ارائه میکند.
این کتاب از ۳ بخش تشکیل شده است. بخش اول از عادتهای فردی، بخش دوم از عادتهای شرکتها و سازمانهای موفق و بخش سوم از عادتهای جوامع صحبت میکند.
حلقه عادت
حلقه عادت از ۳ جزء اصلی تشکیل شده است:
برانگیزاننده (Trigger): ما را برای اقدام و انجام عملی خاص برانگیخته میکنند.
اقدام (Action): کاری که در پاسخ به برانگیزاننده انجام میدهیم.
پاداش (Reward): لذت یا همان حس خوبی که درقبال اقدام و انجام کار تجربه میکنیم.
کل کتاب در مورد این است که چطور حلقههای عادت را تشخیص و بعد تغییر دهیم. تنها چیزی که باید در این حلقه تغییر دهیم، قسمت اقدام است. باید رفتاری را جایگزین رفتار تکراری قبلی کنیم طوریکه تغییری در برانگیزاننده و پاداش ایجاد نشود. در ابتدا اینکار انرژی زیادی از ما میگیرد؛ اما چون بهتدریج این رفتار به عادت تبدیل میشود, انرژی کمتری خواهد گرفت.
بخشی از کتاب قدرت عادت
دانشمندان میگویند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی میکند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت درآورد، چون عادتها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیهوتحلیلها را کاهش دهد. این غریزه صرفهجویی یک مزیت بزرگ است. یک مغز کارآمد به فضایی کمتر نیاز دارد.
مغز کارآمد به ما این امکان را میدهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی را، نظیر پیادهروی و انتخاب اینکه چهچیزی بخوریم، کنار بگذاریم و درنتیجه آن میتوانیم انرژی ذهنیمان را صرف اختراع نیزه، سیستمهای آبیاری و نهایتا هواپیما و بازیهای ویدئویی کنیم.
فایل زیر pdf بخش اول کتاب قدرت عادت است که توسط نشر نوین آماده شده است.
۴- مهره حیاتی (Linchpin)
کتاب مهره حیاتی نوشته ست گادین را میتوان بهترین کتاب برای پیشرفت در حوزه کار و مسیر شغلی دانست.
احتمالا شما هم در اطراف خود آدمهایی را دیدهاید که کارفرماهایشان بههیچ وجه حاضر نیستند آنها را از دست بدهند؛ و به همین خاطر موقعیت شغلی بهتر و حقوق و مزایایی بالاتر از همکاران خود دارند. این افراد به سطحی از توانایی و مهارت رسیدهاند که غیرقابلجایگزین (indispensable) شدهاند. کتاب مهره حیاتی در مورد همین مفهوم غیرقابلجایگزین شدن در محیط کار است.
همانطور که ست گادین در کتاب گاو بنفش، تنها شانس موفقیت محصول را خاص و چشمگیر (remarkable) بودن میداند، در کتاب مهره حیاتی شرط موفقیت شغلی را غیرقابلجایگزین (indispensable) شدن میداند.
ست گادین در کتاب مهره حیاتی میگوید برای غیرقابلجایگزین شدن باید کار را فراتر از شغل و اشتغال دید؛ مانند هنرمندان که از کار حرف میزنند و نه از شغل.
بخشی از کتاب مهره حیاتی
اگر شرکتتان بخواهد شخص خیلی بهتری را جایگزین شما در کارتان بکند، باید به دنبال چه چیزهایی باشد؟ احتمال کمی دارد به دنبال شخصی بگردند که علاقهمند به ساعات کاری بیشتر باشد، در صنعت تجربهی بیشتری داشته باشد یا شخصی که بتواند در آزمونهای استاندارد امتیاز بهتری را کسب کند. نه مزیت رقابتیای که بازار کار میطلبد شخصی است انسانتر، با ارتباطات بیشتر و پختهتر. کسی که علاقه و انرژی زیادی داشته باشد و بتواند همهچیز را همانطوری که هستند ببیند و بدون هیچ بیمی، با تصمیمگیریهای درست، با اولویتهای مختلف سروکله بزند. کسی که در مواجهه با تغییر، انعطافپذیر و در برابر سردرگمیها، تاب آور باشد.
۵- هنر ظریف بی خیالی(The Subtle Art of Not Giving a F*ck)
کتاب هنر ظریف بی خیالی نوشته مارک منسن، از بهترین کتاب ها برای پیشرفت در زندگی است که حاصل پستهای وبلاگ نویسنده میباشد.
خلاصه کتاب هنر ظریف بی خیالی
فصل اول: سعی نکن.
راه رهایی از احساسات منفی این است که بدانیم دغدغههای مهم و اساسی زندگی کدامند و نسبت به بفیه مسائل بیخیال و بیتوجه باشیم. این کتاب کمک میکند تا آگاهانه به این موضوع فکر کنیم که چه چیزی در زندگی مهم است و چه چیزی مهم نیست.
فصل دوم: خوشحالی یک مشکل است.
برای خوشحال بودن نیاز داریم چیزی را حل کنیم. بدینترتیب خوشحالی نوعی عمل است، یک فعالیت است نه چیزی منفعلانه که به شما اعطا شود یا بهطور جادویی ظاهر شود. شادی واقعی تنها زمانی محقق میشود که شما مشکلاتی بیابید که از داشتن و حل کردن آن لذت ببرید.
آنچه موفقیت شما را تعیین میکند این نیست که از چه چیزی لذت میبرید، بلکه این است که چه رنجی میخواهید بکشید.
فصل سوم: شما خاص نیستید.
برای کسب سلامت احساسی نیاز به پذیرش برخی حقایق تلخ در زندگی داریم. اینکه کارهای شما درواقع آنقدر هم در نظام کلی جهان تاثیری ندارد. این چیزی است که در ابتدا خیلی میل به پذیرش آن ندارید، اما وقتی آن را قبول کردید سرحالتر میشوید.
فصل چهارم: ارزش رنج کشیدن
اگر ناگزیریم که رنج بکشیم، اگر مشکلات زندگی ما اجتنابناپذیر هستند، پس سوالی که ما باید بپرسیم این نیست که “چطور دیگر رنج نکشم؟” بلکه این است که “چرا رنج میکشم؟ برای چه هدفی؟”
فصل پنجم: شما همیشه در حال انتخاب کردن هستید.
هرچه بیشتر در زندگی تصمیم بگیریم که مسئولیتپذیر باشیم، قدرت بیشتری وارد زندگیمان میشود. پس قبول مسئولیت مشکلاتمان اولین قدم برای حل کردن آنها است.
فصل ششم: شما درباره هرچیز اشتباه میکنید من همینطور
برخی افراد آنقدر به درست بودن زندگیشان وسواس نشان میدهند که هیچوقت زندگی نمیکنند.
بهجای تلاش برای رسیدن به یقین، ما باید مدام در جستوجوی شک و تردید باشیم. تردید نسبت به عقایدمان، احساساتمان، نسبت به آنچه در آینده انتظار ما را میکشد. بهجای تلاش برای همیشه درست بودن، باید به دنبال این باشیم که چرا همیشه اشتباه میکنیم. چون که واقعا اشتباه میکنیم.
فصل هفتم: شکست راه پیشرفت است
اگر با مشکلی مواجه شدید همینطور ننشینید و به آن فکر نکنید، شروع به کار کنید حتی اگر ندانید چهکار میکنید. تنها کار کردن روی آن، درنهایت به ظاهر شدن ایدههای حسابی به ذهن شما منجر میشود. عمل تنها نتیجه انگیزه نیست بلکه عامل آن هم هست.
فصل هشتم: اهمیت نه گفتن
برای آنکه واقعا به ارزش چیزی پی ببرید باید خود را کاملا وقف آن کنید. تنها درصورتی به سطح خاصی از شادی و معنا در زندگی میرسید که دهههای عمر خود را صرف سرمایهگذاری روی یک رابطه عاشقانه، یک هنر و یا یک حرفه کرده باشید. نمیتوانید بدون رد کردن گزینههای جایگزین دیگر، به این دهها سال سرمایهگذاری دست پیدا کنید. انتخاب یک ارزش نیازمند رد کردن گزینههای جایگزین است.